به عنوان مثال در تحقیقی که بر روی ۲۲۵۰ نفر از فارغ التحصیلان دبیرستان انجام گرفت ،نشان داده شد که شیوه های فرزند پروری والدین با سازگاری رفتار نوجوانان رابطه معنادار دارد (اسلیکر[۳۷] ،۲۰۱۱،به نقل ازاندرلیپ ،۲۰۱۱ ترجمهسعیدی،۱۳۹۱).
جدول ۲-۳: تاثیرات حاصل از شیوه های مختلف فرزند پروری در دوران کودکی و بزرگسالی، بامریند،۱۹۹۱به نقل از برنز،۲۰۰۶ ،ترجمه سعیدی،۱۳۹۱).
نوجوانی
دوران کودکی
سبک فرزند پروری والدین
بلوغ و کفایت اجتماعی، پیشرفت علمی، خلاقیت ، سازگاری اجتماعی ، مسئولیت پذیری
سرزندگی و شادابی، خود کنترلی بالا، قانع بودن و
حس همکاری
اقتداری
دمکراتیک
سازگاری کمتربا همسالان، احساس بی کفایتی، کم رویی،
استقلال پایین
مضطرب وناشاد، ناسازگار ، بد گمان، خصومت بعد ازناکامی
مستبدانه
والد محور
سازگاری کمتربا همسالان، احساس بی کفایتی، کم رویی،
استقلال پایین
مضطرب وناشاد، ناسازگار ، بد گمان، خصومت بعد ازناکامی
مستبدانه
والد محور
ضعف در مهار خود عملکرد ضعیف در مدرسه احتمال بیشتر بزهکاری
مصرف مواد مخدر
تکانشی ، نافرمانی و سرکشی وابسته به بزرگسالان خودکنترلی ضعیف
سهل گیرانه –آزاد منشانه
فرزند محور
شیوه های جدید فرزندپروری بامریند
بامریند در گزارشهای اخیرش (۱۹۹۱)به نقل از وایس و شوارتز[۳۸](۱۹۹۶)هفت نوع از سبکهای والدین را مشخص کرد که به ترتیب زیر ذکر می شود:
۱- اقتدار منطقی: والدینی که در محیط خانوادگی آن ها فشار روانی، مشکلات رفتاری، استفاده از الکل و مواد دیده نمی شود و دارای نظام تربیتی ثابت و محیطی گرم و حمایتی هستند. در این خانواده ها سازگاری با کودکان و تصویب عقاید آن ها و مشورت کردن در امور خانواده در سطح بالایی است.
۲- مردم سالار: والدین در این خانواده ثبات خیلی کم و نامتعارفی را نشان میدهند. مصرف مواد زیاد و اعمال قدرت و دستور دادن کم است. حمایت و مراقبت کم و مشکلات رفتاری زیاد دیده می شود.
۳- دستور دهنده: این خانواده ها محدود کننده هستند و درخواست کنندگی بالایی دارند و پاسخگویی در آن ها دیده نمی شود. آن ها یک محیط منضبط و مجموعه ای روشن از قوانین را ایجاد میکنند و بر فعالیت فرزندانشان نظارت دارند و نیز طرد کنندگی بالایی دارند.
۴- مستبد – آمرانه: این نوع از خورده تیپ دستور دهنده است که والدین دخالت کنندگی بالایی دارند.
۵- غیر استبدادی- آمرانه: خورده تیپ دیگری از دستور دهنده است که والدین دخالت کنندگی کمتری دارند.
۶- غیر متعهد: این نوع والدین نه پاسخگو هستند و نه حالت در خواست کنندگی دارند آن ها هیچ نظارتی بر فرزندانشان ندارند و حالت طرد کنندگی و غفلت درآنها دیده می شود.
۷- محبت کافی: مشکلات و نابسامانی ها رفتاری در آن ها مشاهده نمی شود و والدین همه ابعاد شیوه های فرزند پروری را تا حدودی رعایت میکنند( ترجمه اکرمی ،۱۳۸۹).
دایانا بامریند(۱۹۹۱)در مطالعات طولی برجسته ای با مشاهده تعامل های والدین با فرزندان پیش دبستانی ،اطلاعات فراوانی درباره تجربیات پیرامون فرزند پروری والدین نسبت به فرزندان جمع آوری کرد .وی سه گروه از کودکان پیش دبستانی که خصوصیات شخصیتی ورفتار اجتماعی کاملا متفاوتی داشتند را با یکدیگر مقایسه کرد. اولین گروه شامل کودکان با کفایت بودند .آن ها از لحاظ استقلال ،رشد یافتگی،متکی بودن به خود،فعال بودن ،تسلط بر خود ،میل به کاوش ،دوستی و جهت گیری به سوی پیشرفت رتبه بالایی گرفته بودند .گروه دوم را کودکان مضطرب ، ناراضی ،گوشه گیرو بی اعتماد و گروه سوم را کودکانی تشکیل میدادند که اتکا به خود ،میل به کاوش و تسلط برخود در آن ها بسیارکم بود (ماسن،۱۹۹۵،ترجمه یاسایی ،۱۳۸۴) .
بامریند دریافت که شیوه های مختلف فرزند پروری والدین این سه گروه دردو بعد با یکدیگر تفاوت دارند .
بعد اول :توقع و کنترل
بعضی والدین برای فرزندان خود استانداردهای بالایی را تعیین میکنند و تاکید دارند که آن ها به آن استاندارد دست یابند وبرخی دیگر از فرزندان خودتوقع کمی دارند و به ندرت سعی میکنند بر رفتارهای فرزندان کنترل داشته باشند وبه آن ها اجازه خودمختاری میدهند .
بعد دوم : پذیرندگی و اجابت کنندگی
به این معنا که گروهی از والدین نسبت به فرزندان خودپذیرنده و اجابت کننده هستند این گروه با فرزندان خود تبادل کلامی دارند وبا آن ها به بحث آزاد می پردازند .برخی دیگر طرد کننده و ناپذیرنده هستند .این والدین نسبت به فرزندان خود منتقد بوده وبه نیاز های آن ها بی توجه میباشند.
ترکیب گوناگون دو بعد توقع –کنترل وپذیرندگی – اجابت کنندگی چهار شیوه فرزند پروری را به وجود می آورد که پژوهش باوم مریند بر سه شیوه آن متمرکز است .مقتدرانه (دمکراتیک)، مستبدانه، سهل گیرانه،چهارمین شیوه یعنی شیوه کناره گیر(مسامحه کار)را محققین دیگری مورد مطالعه قرار دادهاند (برک،).ویژگی های چهار شیوهفرزند پروری والدین نسبت به فرزندان یادشده به طور خلاصه در جدول آمده است .
جدول ۲-۴ : ابعاد شیوه های فرزند پروری والدین دایانا باوم مریند؛ اقتباس از برنز،۲۰۰۶
پذیرندگی / اجابت کنندگی
توقع /کنترل
شیوه مقتدرانه
پذیرندگی / اجابت کنندگی
توقع /کنترل
شیوه مستبدانه
پذیرندگی / اجابت کنندگی
توقع /کنترل
شیوه آزاد منشانه- سهل گیر
پذیرندگی / اجابت کنندگی
توقع /کنترل
شیوه کناره گیر
باوم مریند درمطالعات دیگری به این نتیجه رسید که فرزندان والدین مقتدر از سایر فرزندان ارزیابی شده مستقل تر ،موفق تر ، وقانع تر هستند ودریافت که مطلوبترین نتایج تحولی با فرزند پروری مقتدرانه در ارتباط است (برنز ،۲۰۰۶ ،ترجمه سعیدی،۱۳۹۱).
نظریه
استرنبرگ( ۲۰۰۶،۲۰۰۷) معتقد است شیوه هایفرزند پروری توانایی نیستند بلکه رجحان هایی برای به کارگیری تواناییها هستند چنانچه تفاوتی بین شیوه هایفرزند پروری و توانایی ها وجود نداشت سخن از مفهوم شیوه هایفرزند پروری ضروریت پیدا نمی کرد. انتخاب های زندگی مستلزم تناسب بین شیوه های فرزند پروری و توانایی ها است همخوانی بین شیوه های فرزند پروری و توانایی ها یک نیروی افزایش ایجاد میکند که بسیار افزونتر از مجموع اجزاء آن است. انسان ها دارای الگوهای متعدد شیوه های فرزند پروری هستند. پایداری در شیوه های تفکری که افراد ترجیح میدهند متفاوت هستند. افراد در انعطاف پذیری نسبت به شیوه های فرزند پروری خود متفاوت هستند. شیوه های فرزند پروری در طول زندگی تغییر میکند. شیوه های فرزند پروری قابل آموزش هستند. شیوه های فرزند پروری دارای ویژگی جامعه پذیری هستند و قابل اندازه گیری هستند و ارزش گذاری شیوه های فرزند پروری از نظر مکانی امری نسبی است و درستی و نادرستی آن امری نسبی است.
شیوه: عبارت از سبک ترجیهی تربیت، شیوه مترادف با توانایی نیست، بلکه نحوه استفاده از توانایی است،افراد ممکن است توانایی مشابهی داشته باشند لذا شیوه های تفکرات آن ها متفاوت است (ترجمه سعیدی،۱۳۹۱).
نظریه ی خودگردانی ذهنی