در این پژوهش تعهدسازمانی و انواع سه گانه آن (تعهد عاطفی، هنجاری، و مستمر) مورد بررسی قرار گرفته است.
۲-۲-۲-۳- اﺟﺰا و مراحل ﺗﻌﻬﺪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ:
-
- ﺗﻤﺎﻳﻞ ﻗﻮی ﺑﺮای ﺑﻘﺎی ﻋﻀﻮﻳﺖ در ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﺧﺎص.
-
- ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﺮای ﺗﻼش ﺑﺴﻴﺎر زﻳﺎد ﺑﺮای ﺳﺎزﻣﺎن.
-
- ﺑﺎور ﻗﺎﻃﻊ در ﻗﺒﻮل ارزشﻫﺎ و اﻫﺪاف ﺳﺎزﻣﺎن (جعفری و همکاران، ۱۳۸۹).
-
- اﻃﺎﻋﺖ و ﭘﻴﺮوی ﻳﺎ ﺳـﺎزﮔﺎری و ﻫﻤﻨـﻮاﻳﻲ ﺑـﺎ ﺳـﺎزﻣﺎن از ﻃﺮﻳـﻖ ﻣﻜﺎﻧﻴﺰمﻫﺎی ﭘﺎداش و ﺗﻨﺒﻴﻪ؛
-
- ﺣﺴﺎس ﻫﻮﻳﺖ و ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻳﺎ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ ﺗﻌﻠﻖ ﺧﺎﻃﺮ و واﺑﺴﺘﮕﻲ
- دروﻧﻲ ﻛﺮدن ﻳﺎ ﺗﺠﺎﻧﺲ ارزشﻫﺎی ﻓﺮد ﺑـﺎ اﻫـﺪاف و ارزشﻫـﺎی
علاوه بر این مراحل تعهد سازمانی کارمندان به شرح زیر ذکر شده است:
-
- پذیرش: در این مرحله شخص نفوذ دیگران را برای به دست آوردن چیزی مانند حقوق
می پذیرد.
-
- تعیین هویت کردن یا همانندسازی: در این مرحله شخص نفوذ را به منظور ادامه روابط ارضاکننده و خود مطرحی می پذیرد. افراد به خاطر پیوستن به سازمان احساس غرور میکنند.
- درونی شدن: در این مرحله فرد متوجه می شود که ارزش های سازمان ماهیتاً و ذاتاً پاداش دهنده هستند و با ارزشهای شخصی فرد منطبق میباشند (استیرز و پورتر، ۱۹۹۱).
۲-۲-۲-۴- جوانب یا انواع تعهد سازمانی:
هرسی و بلانچارد[۱۵۰] (۱۹۸۹) اظهار می دارند که مدیران اثربخش در مجموعه ای مرکب از تعهدات زیر اتفاق نظر دارند و هریک از تعهدات زیر فوق العاده در کار مدیریت مؤثر و با اهمیت است (هرسی و بلانچارد، ۱۹۸۹):
- تعهد نسبت به مشتری یا ارباب رجوع[۱۵۱]:
اولین و شاید مهمترین تعهد سازمانی بر مشتری تأکید دارد. مدیران ممتاز می کوشند به مشتریان خود خدمت مفید ارائه دهند. مدیران از دو طریق عمده تعهد خود را نسبت به مشتری نشان میدهند؛ یکی انجام خدمت و دیگری ایجاد اهمیت برای او.
- تعهد نسبت به سازمان:
دومین تعهد مدیریت بر سازمان تأکید دارد. مدیر مؤثر خود تصویرگر افتخار سازمان خویش است. مدیر این تعهد را به گونه ای مثبت به سه طریق نشان میدهد. خوش نام کردن سازمان، حمایت از مدیریت رده بالا و عمل کردن بر اساس ارزشهای اصلی سازمان.
- تعهد نسبت به خود:
سومین تعهد تکیه بر شخص مدیر دارد. مدیران ممتاز تصویری قوی و مثبت از خویش برای دیگران رقم میزنند. آن ها در همه موقعیتها به عنوان قدرتی قاطع عمل میکنند. این مطلب را با خدمت به خود و یا خودپرستی نباید اشتباه گرفت. تعهد به خود در سه فعالیت خاص مشخص می شود: نشان دادن خودمختاری، مقام خود را به عنوان مدیر تثبیت کردن و قبول انتقاد سازنده.
- تعهد نسبت به افراد گروه کاری:
چهارمین تعهد مدیریت بر کار تیمی و فرد فرد اعضای گروه تأکید دارد. مدیران ممتاز نسبت به کسانی که برای آن ها کار میکنند ایثار نشان میدهند. این عمل به استفاده مدیر از شیوه صحیح رهبری به منظور کمک به افراد در حصول توفیق در انجام وظایفشان اشاره دارد. تمایل مدیر به صرف وقت و انرژی و کار روزانه با زیردستان نشان دهنده تعهد مثبت او نسبت به مردم است. بخصوص سه عمل حیاتی از اجزای تشکیل دهنده این تعهد هستند. نشان دادن علاقه مندی مثبت و بازشناسی، دادن بازخورد پیشرفتی و ترغیب ایده های نوآورانه.
- تعهد نسبت به کار یا وظیفه:
پنجمین تعهد مدیریت بر وظایفی تکیه دارد که باید انجام گیرند. مدیران موفق به وظایفی که مردم انجام میدهند، معنا می بخشند. آنان برای زیردستان کانون توجه و جهت را تعیین کرده، انجام موفقیت آمیز تکالیف را تضمین میکنند. چنین تعهدی زمانی عملی است که هدف اصلی و صحیح، سادگی و عمل گرایی آن حفظ شود و موجب مهم جلوه دادن تکلیف شود (اسماعیلی، ۱۳۸۱).
افراد گروه کاری
وظیفه مأموریت
مشتری درونی و بیرونی
سازمان و مدیریت آن
خود در مقام مدیر
نمودار (۲-۷): مدل پنج تعهد کلیدی. اقتباس از حسینی (۱۳۸۲) و معتمد (۱۳۸۲)
در صورتی که این پنج تعهد به طور مستمر انجام گیرند؛ کلید مؤثر مدیریت خواهند بود. مدیر حلقه اتصال اصلی میان هر یک از تعهدات است. مدیر ممتاز ضمن اعمال دیدگاه های خود، نباید این پنج تعهد را از نظر دور داشته باشد. مدیر ممتاز در مورد روند پیشرفت و حمایت از تعهدات، فرداصلی است. مدیر با قبول مسئولیت شخصی و عمل کردن در مقام نیرویی مثبت، میتواند به طور مؤثری بر سازمان، مردم آن، وظایف و مشتریان تاثیر بگذارد. این مدیران تشخیص میدهند که تکلیف خود آنان این است که نسبت به مشتری، سازمان، وظایف کلیدی مردم و خودشان تعهد ایجاد نمایند.
معنای این سخن آن است که برای هر تعهدی باید نگرشهای مناسب به وجود آورند و علاقه مثبت نشان دهند. مدیر ممتاز باید خود را به معیارهای این پنج تعهد نزدیک کند و با هماهنگی دیگران برای ایجاد آن ها به تلاش و کوشش بپردازد. به وجود آمدن تعهدات، به کمک فداکاری و خدمت انجام میگیرد. وقتی مدیر ممتاز نسبت به زیردستان خود به طور واقعی وفادار باشد زیردستان نیز نسبت به وظایف خود، گذشت و تعهد نشان میدهند (اسماعیلی، ۱۳۸۱).
۲-۲-۲-۵- عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی:
در تحلیل عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی و هم چنین تأثیرات و پیامدهای آن به طور خاص از دو مدل نظری می توان بهره گرفت. مودی و همکاران (۱۹۸۲) در مدل نظری خود ، نمودار شماره (۲-۸) چهار دسته و گروه از پیش شرطهای تعهد سازمانی را بیان کردهاند:
الف) ویژگیهای شخصی و فردی، شامل سن، جنس، میزان تحصیلات، نژاد، سابقه خدمت.
ب) ویژگیهای مرتبط با نقش، هم چون حیطه شغل یا چالش شغلی، تضاد نقش و ابهام نقش از دیگر عوامل مرتبط با تعهد سازمانی تلقی می شود .
ج) ویژگیهای ساختاری، هم چون بعد و اندازه سازمان، میزان تمرکز و رسمیت سازمانی، حیطه کنترل و نظارت، معرف عوامل مؤثری است که موجب تعهد سازمانی نیروها می شود.
د) تجربیات کاری که در طول زندگی کاری فرد در سازمان رخ میدهد، عامل عمده ای است که بر میزان وابستگی روانی کارکنان به سازمان، مهم است (زکی، ۱۳۸۷) .
ویژگیهای شخصی:
سن، جنس، تحصیلات، سابقه خدمت
مشخصات شغلی(مرتبط با نقش):
حیطه شغل، تضاد نقش، ابهام نقش
ویژگیهای ساختاری
اندازه سازمان، تمرکز، حیطه نظارت و
پیوستگی شغل
تجربیات کاری:
نگرشهای شغلی، وضعیت شغلی، اعتماد سازمانی، تعلق به سازمان
تعهد
سازمانی
نتایج:
تمایل به ماندن،
نیت باقی ماندن،
حضور،
حفظ کارمندان،
عملکرد شغلی
نمودار شماره (۲-۸): نتایج و عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی. اقتباس از مودی و همکاران (۱۹۸۲)