نیاز به ورودی های کیفیت به این فرایند ها: این امر بدین معنا است که اطلاعات تکنولوژیکی و باستی درست و به موقع باشند و یاید در طول توسعه محصول ، بازایابی، دو بلوک سازنده NPD جدید دائما بازنگری شوند.باید آن گونه مدیریت شود که سرمایه گذاری نیاز به سرعت در طول فرایند توسعه: فرایند, NPD کافی روی فرصت های تولید و توسعه محصولات جدیدقبل از رقبا صورت گیرد (فورد ، ۱۹۹۵).
۲-۵-۴-۲ مراحل تولید و توسعه محصول جدید
بررسی ادبیات موضوع نشان میدهد، علیرغم وجود مدل های مختلف، یک « الگوی واحد برای همه » که بتواند تمام نیازمندی های تولید و توسعه محصول جدید در همه زمینه ها را مهیا کند، وجود ندارد (سوواناپورن و اسپیس، ۲۰۱۰). برای مثال، مدل مرحله -دروازه (کوپر،۱۹۹۰ ،۲۰۰۵) مجموعه فرایند تولید و توسعه محصول جدیدرا به پنج مرحله تقسیم میکند: اندیشه پردازی، تعیین اهداف و شایستگی های بازار و فنی پروژه، به وجود آوردن موارد کسب وکار، بررسی موشکافانه بازار، بررسی نیازهای مشتریان، ارزیابی فنی، تحلیل مالی، توسعه، به کارگیری برنامه تولید و توسعه محصول جدید و توسعه فیزیکی محصول، آزمایش و تصدیق و بعد از تأیید کلیه مراحل انجام پروژه، راه اندازی کامل و تجاری سازی آن (مو و همکاران ، ۲۰۰۷).
(رینی ،۲۰۰۵) برای تحلیل فرایند تولید و توسعه محصول جدیدمدل شش مرحله ای را بیان میکند که عبارتند از: ایده پردازی، توسعه مفهوم، ایجاد برنامه، طراحی و توسعه، تصدیق، تجاری سازی و راه اندازی. معمولاً، کل مراحل تولید و توسعه محصول جدید در قالب چندین مرحله مشخص و فرایندهای پیوسته اتفاق می افتد. در حالت کلی، تولید و توسعه محصول جدید در شش گام خلاصه می شود که شامل: ایجاد ایده، غربال ایده، برنامه اجرایی، توسعه محصول، آزمایش بازار و تجاری سازی میباشد. با وجود این، در ادبیات موضوع، مراحل و گام ها به شکل ها و صورت های دیگری نیز بیان شده است.
(وینسون و جکسون،۱۹۷۳) فرایند تولید و توسعه محصول جدیدرا در قالب سه مرحله عمده داشته اند که به لحاظ اختصارو در برگرفتن مراحل جایگاه ویژه ای دارد. مراحل این مدل شامل : ایده پردازی، بررسی اولیه و ارزیابی، توسعه و تجاری سازی میباشد. (سان و وینگ ،۲۰۰۵) شناسایی عوامل اساسی موفقیت تولید و توسعه محصول جدید در صنعت اسباب بازی هنگ کنگ، مدل چهار مرحلهای را به کار گرفته اند(سوواناپورن و اسپیس ،۲۰۱۰).
موضوع مهم در مورد مدل ها و مراحل تولید و توسعه محصول جدید این است که اغلب کسب و کارهای کوچک و متوسط معمولا اًین مراحل را ترکیب میکنند. دلیل این امر نیز در ماهیت تولید و توسعه محصول جدیدمی باشد، زیرا از آنجایی که مدل های مرحله محور دارای محدودیت های بسیاری میباشند، فرایند تولید و توسعه محصول جدیددرصدد از بین بردن نگرش مرحله محور و انتقال آن به نگرش ترکیبی و یکپارچه است (رینی، ۲۰۰۵). با داشتن اطلاع از منافع نگرش ترکیبی، بسیاری از محققین نیز به استفاده از این رویکرد تمایل داشته و اذعان میکنند که مراحل تولید و توسعه محصول جدیدرا نمی توان به صورت جدا از هم انجام داد (اندرسون، ۱۹۹۶).
۲-۵-۴-۳ عوامل اساسی موفقیت در تولید و توسعه محصول جدید
عوامل اساسی موفقیت را می توان به عنوان حوزه هایی تعریف نمود که نتایج حاصله در آن حوزه ها در صورت رضایت بخش بودن، عملکرد رقابتی موفقیت آمیز برای سازمان را تضمین عوامل اساسی موفقیت را حوزه هایی میداند که حصول نتایج خواهند کرد (راکهارت ، ۱۹۷۹). رضایتبخش در آن ها، موفقیت سازمان را تضمین میکند.
مطالعات مختلفی بر روی عوامل اساسی موفقیت در تولید و توسعه محصول جدیدانجام گرفته است.
(براون وایزنهارت،۱۹۹۵) تحقیقات انجام گرفته بر روی عوامل موفقیت یا شکست پروژه های تولید و توسعه محصول جدیدرا در سه جریان و عنوان کلی بیان کردهاند. این عناوین شامل برنامه ریزی منطقی، شبکه های ارتباطاتی و حل منظم مسایل میباشند. برنامه ریزی منطقی برای حل منظم مسایل، موضوع بسیار مهمی است که بایستی با دقت، ساختاریافته و منظم بوده و همچنین باید رابطه متناسبی با راهبرد، برنامه ریزی و ارتباطات درونی و بیرونی سازمان داشته باشد.
(پولتن و بار کلی ،۱۹۹۸) نیز عوامل موفقیت را در قالب دو طبقه عمده تاکتیکی و راهبردی بیان نموده اند. از طرفی (هنارد و اسزیمانسکی ،۲۰۰۱) اهمیت راهبرد شرکت و راهبردی ویژگی های فرایندهای توسعه به عنوان مواردی که ارتباط زیادی با این دو طبقه کلی دارند، اشاره میکنند. این محققین ویژگی های بازار را نیز به عنوان موقعیت های محیطی بیان داشته اند که بایستی حتماً مورد ارزیابی قرار گرفته و راهبردهای شرکت با آن ها تطبیق پیدا کند.
بررسی های) لین و همکارانش ،۱۹۹۹) حاکی از آن است که عوامل اصلی موفقیت پروژه توسعه محصول شامل عوامل زیر می شود: فرایند ساختارمند تولید و توسعه محصول جدید(نظیر راهبرد شفاف، راهبردها و برنامه های عملیاتی)، اهداف مشخص، تعریف محصول، دیدگاه بلندمدت (داشتن برنامه برای آینده)، رهبران قوی و توانمند، درک و اطلاع از بازار، پشتیبانی از بازار، پشتیبانی مدیریت ارشد، دخیل بودن مشتری در فرایند و اهمیت دادن به وی. از طرفی تأکید محققین بر تیم توسعه در موفقیت توسعۀ محصول جدید بسیار مهم است. تیم باید دارای چشم اندازی اشتراکی و شفاف باشد. چگونگی شکل گیری تیم و ترکیب
-
- Innovation ↑
-
- Innovation-based strategies ↑