ﺑﺎ اﻓﺰاﻳﺶ ﻃﻮل ﻋﻤﺮ اﻓﺮاد، اﻫﻤﻴﺖ ارﺗﻘﺎ ﺳﻼﻣﺖ و اﻓﺰاﻳﺶ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻧﻴﺰ روز ﺑﻪ روز ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻲ ﺷﻮد. اﻣﺮوزه ﻣﻔﻬﻮم ﻛﻴﻔﻴـﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻳﻚ ﺷﺎﺧﺺ اﺳﺎﺳﻲ ﺳﻼﻣﺖ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﺷﻮد و از آﻧﺠـﺎ ﻛﻪ اﺑﻌﺎد ﻣﺘﻌﺪدی ﻣﺎﻧﻨـﺪ ﺟﻨﺒـﻪ ﻫـﺎی ﻓﻴﺰﻳﻮﻟـﻮژﻳﻜﻲ، ﻋﻤﻠﻜـﺮدی و وﺟﻮدی ﻓﺮد را در ﺑﺮﻣﻲ ﮔﻴﺮد و ﺗﻮﺟﻪ ﺑـﻪ آن از اﻫﻤﻴـﺖ ﺧﺎﺻـﻲ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. ﺑﺎ اﻓﺰاﻳﺶ اﻣﻴﺪ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﻲ و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻛﻴﻔﻴـﺖ زﻧﺪﮔﻲ دوران ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی «ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی ﭘﻮﻳﺎ» ﻣﻄـﺮح ﺷـﺪه اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻫﻤﺮاﺳﺘﺎ ﺑﺎ اﻓـﺰاﻳﺶ ﻛﻤﻴـﺖ ﺟﻤﻌﻴـﺖ ﺳـﺎﻟﻤﻨﺪی ﺑـﻪ ﻛﻴﻔﻴـﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻧﻴﺰ ﺗﻮﺟﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.
۳- تحقیقات پیشین
۱-۳ مرور تحقیقات داخلی
غضنفری(۱۳۹۲)، به بررسی رابطه وضعیت شناختی و کیفیت زندگی سالمندان عضو کانون بازنشستگاننیروهای مسلح شهرستان خرم آباد در سال ۱۳۹۰ پرداخت. نتایج نشان داد که بین وضعیت شناختی و کیفیت زندگی سالمندان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد (p<0.001) همچنین رابطه مثبت معنی داری بین وضعیت شناختی سالمندان و کارکرد جسمانی، نقش جسمانی، درد جسمانی، سالمت عمومی، سرزندگی، کارکرد اجتماعی، نقش هیجانی و سالمت روان وجود داشت (p<0.001).
حسین دخت(۱۳۹۲)، به بررسی راﺑﻄﮥ ﻫﻮش ﻣﻌﻨﻮی و ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ ﻣﻌﻨﻮی ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ و رﺿﺎﯾﺖ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ پرداخت. ﻧﺘـﺎﯾﺞ اﯾـﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﻫﻮش ﻣﻌﻨﻮی و ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ ﻣﻌﻨﻮی، ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ و رﺿﺎﯾﺖ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ راﺑﻄـﮥ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﺎدار وﺟﻮد دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، ﻣﯽﺗﻮان ﮔﻔﺖ: ﻫﻮش ﻣﻌﻨﻮی درﺑﺮﮔﯿﺮﻧﺪه ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از ﺗﻮاﻧـﺎﯾﯽ ﻫـﺎ و ﻇﺮﻓﯿﺖﻫﺎ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻌﻨﻮی در ﺟﻬﺖ اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ و اﻧﻄﺒﺎقﭘﺬﯾﺮی ﻓﺮد اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽﮐﻨﺪ.
زحمتکشان(۱۳۹۱)، به بررسی کیفیت زندگی و عوامل مرتبط با آن در سالمندان شهر بوشهر پرداخت. یافته های پژوهش نشان داد، میانگین نمره بعد سالمت جسمی و سالمت روانی کیفیت زندگی در سالمندان شهر بوشهر کمتر از ۵۰ میباشد. همچنین یافته ها نشان داد بعد جسمی و روانی کیفیت زندگی با مواردی از قبیل سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال، وضعیت اقتصادی، وجود بیماری و وضعیت مسکن ارتباط آماری معنی دار
(P <0.001) و با مواردی از قبیل جنس، نحوه انجام فعالی تهای روزانه و شرایط زندگی ارتباط آماری معنی داری نشان نداده است.
نریمانی و همکاران (۱۳۹۰)، در تحقیق خود به مقایسه ی کیفیت زندگی و هوش هیجانی در مردان معتاد و غیر معتاد پرداختند. در این تحقیق جهت جمع آوری داده ها از مقیاس هوش هیجانی”شاته”و پرسشنامه کیفیت زندگی استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که میان هوش هیجانی و کیفیت زندگی معتادان و غیر معتادان مرد، تفاوت معنا داری وجود دارد. هوش هیجانی و کیفیت زندگی معتادان مرد پایین تر از غیرمعتادان بوده است. همچنین مشخص شد میان هوش هیجانی و کیفیت زندگی در هر دو گروه بیان شده رابطه ی معنادار وجود دارد.
طل و همکاران(۱۳۹۰)، به ﺑﺮرﺳﻲ ﺳﺒﻚ زﻧﺪﮔﻲ ارﺗﻘﺎء دﻫﻨﺪه ﺳﻼﻣﺖ و راﺑﻄﻪ آن ﺑﺎ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ در داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﻣﻘﻄﻊ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ داﻧﺸﻜﺪه ﺑﻬﺪاﺷﺖ داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﭘﺰﺷﻜﻲ اﺻﻔﻬﺎن پرداختند. نتایج نشان داد ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻋﻤﻮﻣﻲ اﻛﺜﺮﻳﺖ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﺧﻮب ﺑﻮد و ﺗﻨﻬﺎ ۸/۱۹ درﺻﺪ از آن ﻫﺎ دارای ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺑﻮدﻧﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻴﺰان ﻓﺮاواﻧﻲ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺳﻼﻣﺖ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮب و اﻳﻦ ﻛﻪ ﻛﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﻴﺰان ﻓﺮاواﻧﻲ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻲ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ. اﻳﻦ اﻣﺮ ﺷﺎﻫﺪی ﺑﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﺗﺤﺖ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. اﺗﺨﺎذ ﺳﺒﻚ زﻧﺪﮔﻲ ارﺗﻘﺎء دﻫﻨﺪه ﺳﻼﻣﺖ و اﺑﻌﺎد “رﺷﺪ روﺣﻲ” و “ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ اﺳﺘﺮس” ﺣﺪاﻗﻞ در ﮔﺮوه داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﺑﺎ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻛﻠﻲ زﻧﺪﮔﻲ راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﻲ دار داﺷﺘﻨﺪ.
گل پرور(۱۳۹۰)، به بررسی راﺑﻄﻪ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎی ﻧﺸﺎﻧﮕﺎن ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﻲ ﺑﺎ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎی ﺳﻼﻣﺖ ﻋﻤﻮﻣﻲ در ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﻪ پرداخت. ﻧﺘﺎﻳﺞ اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﺣﺴﺎس درﻣﺎﻧﺪﮔﻲ و ﺷﻜﺴﺖ و اﺣﺴﺎس ﺗﻼش و ﺟﻬﺖ ﮔﻴﺮی ﺟﺪﻳﺪ، دو ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻫﺎی اﺻﻠﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ در ﺳﺎﻟﻤﻨﺪاﻧﻪ ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻄﻮر ﺟﺪی ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد . ﺑﻨﻈﺮ ﻣﻲ رﺳﺪ ﻛـﻪ در اﻳﻦ دو ﺣﻮزه ﻻزم اﺳﺖ ﻣﺮاﻛﺰ ﻣﺸﺎوره واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻛﺎﻧﻮﻧﻬﺎی ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﻲ ﺗﺄﺳﻴﺲ و ﺳﺎﻟﻤﻨﺪاﻧﻪ ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﻪ را ﻳﺎری ﻛﻨﻨﺪ.
مختاری(۱۳۸۹)، به ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ و ﺳﻼﻣﺖ روان در ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﺳﺎﻛﻦ و ﻏﻴﺮ ﺳﺎﻛﻦ ﺳﺮای ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان پرداختند.این پژوهش ﺑﺎﻫﺪف ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺳﻼﻣﺖ روان و ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﺳﺎﻛﻦ ﺳﺮای ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان و ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﻋﻀﻮ ﻛﺎﻧﻮن ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﻲ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺖ. ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﻛﻲ از ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﻲ دار ﻓﺎﺣﺶ ﺑﻴﻦ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ، ﺳـﻼﻣﺖ روان و ﻛﻠﻴـﻪ ﺧـﺮده ﻣﻘﻴﺎس ﻫﺎی اﻳﻦ دو ﻣﺘﻐﻴﺮ ﺑﻮد. و در ﻫﻤﻪ ﻣﻮارد، ﺑﺮﺗﺮی ﺑﺎ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﻋﻀﻮ ﻛﺎﻧﻮن ﺑﺎزﻧﺸـﺴﺘﮕﻲ ﺑـﻮد. ﻋـﻼوه ﺑـﺮ اﻳـﻦ ﺷﻮاﻫﺪ، ﺣﺎﻛﻲ از آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻫﺎی ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮ اﺛﺮ ﻣﺤﻞ ﺳﻜﻮﻧﺖ ﻧﻘﺶ ﺗﻌﺪﻳﻞ ﻛﻨﻨـﺪه داﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻣﻴﺰان اﻳﻦ ﺗﻌﺪﻳﻞ ﻛﻨﻨﺪﮔﻲ ﭼﻨﺪان ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪ ﻧﻴﺴﺖ.
غلامی(۱۳۸۸)، به بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی کاری در سازمان پرداختند. در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ راه ﻫﺎی ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﺷﺪن و ﭘﯿﺎدهﺳﺎزی اﯾﻦ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ و ارﺗﻘـﺎ ی ﺑﻬـﺮه وری ﻓـﺮدی و ﺳـﺎزﻣﺎﻧﯽ و اﻓـﺰاﯾﺶ ﺳﻄﺢ رﻓﺎه و ﻣﯿﺰان رﺿﺎﯾﺖ ﻣﻨﺪی ﮐﺎرﮐﻨﺎن اﺷﺎره ﺷﺪه اﺳﺖ.
حموله(۱۳۸۸)، به بررسی ارﺗﺒﺎط ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﻲ و ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ در ﺑﻴﻤﺎران ﺳﺮﻃﺎﻧﻲ پرداخت. ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎ ﻧﺸﺎن داد ﺑﺴﻴﺎری از ﺣﻴﻄﻪ ﻫﺎی ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺑﺎ ﺳﻼﻣﺖ روان ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﻣﻌﻨـﻲ دار دارد . ﺣﻴﻄـﻪ ﻫـﺎی ﻋﻤﻠﻜـﺮد ﻓﻴﺰ ﻳﻜـﻲ از ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺑﺎ۳ ﺣﻴﻄﻪ ی اﺿﻄﺮاب، اﺧﺘﻼل در ﻋﻤﻠﻜﺮد اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﻓﺴﺮدﮔﻲ، ﻫﻤﺒـﺴﺘﮕﻲ ﻣﻌﻨـﻲ دار ﻧـﺸﺎن داد . ﺣﻴﻄـﻪ ﺳـﻼﻣﺖ رواﻧـﻲ از ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﺣﻴﻄﻪ ﻋﻼﻳﻢ ﺷـﺒﻪ ﺟـﺴﻤﻲ از ﺳـﻼﻣﺖ روا ن همبستگی ﻣﻌﻨـﻲ دارﻧـﺸﺎن داد (P<0/02) و در ﻧﻬﺎﻳـﺖ در ﺣﻴﻄـﻪ ﻋﻤﻠﻜـﺮد اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ از ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺑﺎ ﺣﻴﻄﻪ اﺧﺘﻼل در ﻋﻤﻠﻜﺮد اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ از ﺳﻼﻣﺖ روان ﻫﻤﺒـﺴﺘﮕﻲ ﻣﻌﻨـﻲ دارﻣـﺸﺎﻫﺪه ﺷـﺪ ( P<0/05). ﻫﻤﭽﻨـﻴﻦ ﺣﻴﻄﻪﻫﺎی ﺳﻼﻣﺖ روان ﻣﺜﻞ اﺿﻄﺮاب ﺑﺎ P=0/006 در زﻧﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﻣﺮدان و ﻋﻼﻳﻢ ﺷﺒﻪ ﺟﺴﻤﻲ ﺑﺎ P=0/025 در زﻧﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﻣﺮدان ارﺗﺒـﺎط ﻣﻌﻨﻲدار را ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ و از ﺣﻴﻄﻪ ﻫﺎی ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ، ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺑﺎ P=0/03 در ﻣﺮدان ﺑﻴﺸﺘﺮ از زﻧﺎن و درد ﺟﺴﻤﻲ ﺑـﺎ P=0/001 در زﻧﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﻣﺮدان ، ﻣﻌﻨﻲدار ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.
سجادی و بیگلری(۱۳۸۵)، در مطالعه کیفیت زندگی سالمندان زن آسایشگاه کهریزک کیفیت زندگی در کل و در ابعاد فیزیکی، خود مراقبتی، اجتماعی و رضایت از زندگی در سطح خوب و در بعد افسردگی و اضطراب و بعد شناختی در سطح ضعیف به دست آمد.
ﺣﻤﻴﺪی زاده و ﺻﺎﻟﺤﻲ(۱۳۸۳)، ﻧﻴﺰ در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ای در ﺗﻬﺮان، ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺳـﺎﻟﻤﻨﺪان را در ﺣـﺪ ﻣﺘﻮﺳـﻂ ارزﻳـﺎﺑﻲ ﻛﺮدﻧﺪ و ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻧﻤﺮه را در ﻣﻌﻴﺎر درد ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ وﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﻧﻤـﺮه را ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﻲ، داﺷﺘﻦ اﻧﺮژی، ﻧﻴﺮو و ﻣﺤـﺪودﻳﺖ ﻫـﺎی روانی عاطفی دانسته اند.