-کودکان شاهد از فقدان پدر رنج میبرند و احساسات وعواطف ناخوشایند خود را به وسیله واکنشهای نابهنجار مانند : افسردگی ، پرخاشگری ، واپس روی و .. نشان میدهند و پسران به دلیل آنکه والد همجنس خود را از دست داده نسبت به دختران دارای موقعیت حساس تری هستند و بیش از دختران ، تحت تاثیر این فقدان قرار می گیرند .
- تحقیق در زمینه « بررسی تاثیر طلاق والدین بر بروز رفتارهای نابهنجار نوجوانان در شهرستان بیرجند » ( کاهنی[۷۰] ۱۳۷۲)
پژوهش حاضر یک گزارش تحلیلی گذشته نگر است که به منظور تاثیر طلاق بر بروز رفتارهای نابهنجار نوجوانان د رشهرستان بیرجند سال (۷۲) انجام گرفته است . ابزار گرد آوری داده های ، پرسشنامه و فرم مشاهده بوده است که در تنظیم آن از آزمون ( اس . سی . ال ۹) استفاده شده است. تعداد صد وشصت نوجوان که هشتاد نفر آن ها به عنوان گروه مورد و هشتاد نفر گروه شاهد هستند و دارای شرایط مورد نظر پژوهشگر بودند در این پژوهش شرکت کردهاند . نتایج حاصل از تجزیه تحلیل آماری نشان میدهد میانگین امتیاز افسردگی بر مبنای (۴۸) در خانواده گسسته (۰۱/۱۹) و در خانواده پیوسته (۶۸/۱۲) و انحراف معیار در نوجوانان خانواده گسسته (۶۲/۸) و در پیوسته (۸۲/۸) بوده است بنابرین امتیاز افسردگی در نوجوانان خانواده با اختلاف میانگین (۳۳/۶) و انحراف معیار (۲۰/۰) بیشتر از نوجوانان خانواده پیوسته است . میانگین امتیاز اضطراب بر مبنای (۳۲) در خانواده گسسته (۱/۱۰) و پیوسته (۳۲/۷) و انحراف معیار آن در خانواده گسسته ( ۷۹/۵) و در پیوسته (۶۱/۶) بوده است لذا میزان اضطراب در نوجوانان خانواده گسسته با اختلاف میانگین (۶۸/۲) و انحراف معیار (۸۲/۰) بیشتر از نوجوانان خانواده پیوسته است . میانگین امتیاز پرخاشگری بر مبنای (۴۰) در خانواده گسسته (۵۵/۱۲) و پیوسته (۳۵/۷) و انحراف معیار آن در گسسته (۶۷/۵) و در پیوسته (۰۳/۶) است . لذا میزان پرخاشگری در نوجوانان خانواده گسسته با اختلاف میانگین (۲/۵) وانحراف معیار (۳۶/۰) بیشتر از نوجوانان خانواده پیوسته است . میانگین امتیاز بزهکاری بر مبنای (۴۸) در نوجوانان خانواده گسسته (۱۳/۶) و در پیوسته (۷۶/۲) بیشتر از نوجوانان خانواده پیوسته است . در مقایسه رفتارهای نابهنجار نوجوانان درخانواده گسسته و پیوسته و از دید مربیان دانش آموزان نیز با (p < 0/001 ) تأیید کننده این نتیجه بود ه است .
همچنین نتیجه داد که رفتارهای نابهنجار در نزد نوجوانان دختر پسر متفاوت است . بنابرین این نتایج آماری تحقیق می توان گفت که طلاق در بروز رفتارهای نابهنجار تاثیر دارد و طلاق والدین در نوع رفتارهای نوجوانان پسر و دختر نیز تاثیر دارد .
- تحقیق در زمینه « بررسی صفات شخصیتی ورزشکاران مرد رشتههای انفرادی و گروهی و مقایسه آن ها با یکدیگر » ( امیر منصوری ۱۳۷۳[۷۱])
اختلاف و تفاوت احتمالی بین صفات شخصیتی ورزشکاران رشتههای انفرادی و گروهی مورد توجه محققان بوده است . در یک تحقیق توصیفی ، تحلیلی ، صفات شخصیتی درونگرایی ، اعتماد به نفس و پرخاشگری ورزشکاران رشتههای انفرادی ( کشتی و دو میدانی ) و گروهی ( بسکتبال و فوتبال ) بررسی و مورد مقایسه قرار گرفتند . این تحقیق بر روی دویست نفر ورزشکاران منتخب رشتههای بستکبال ، فوتبال ، دو میدانی ، کشتی لیک استان خوزستان در سال ۷۱-۷۲ انجام گرفته است . صفات شخصیتی مذکور به وسیله پرسشنامه شخصیتی آیزنگ حاوی چهل و پنج سوال سه گزینه ای بود . اندازه گیری گردید ، تجزیه تحلیل توصیفی واستباطی اطلاعات با بهره گرفتن از برنامه های کامپیوتری (QTRQ),(PCTAB) و همچنین آزمون کای اسکور X2 و آزمون Zانجام گرفته است ، نتایج حاصل به طور خلاصه عبارتند از : اختلاف معنی دا رو صفت شخصیتی درونگرایی بین ورزشکاران رشتههای انفرادی و گروهی با اطمینان (۹۵ درصد ) مشاهده گردد . اختلاف معنی دار در صفت شخصیتی اعتماد به نفس و پرخاشگری بین ورزشکاران رشتههای انفرادی و گروهی با اطمینان ( ۹۵ درصد ) مشاهده نگردید . اختلاف معنی دار در صفت پرخاشگری بین ورزشکاران رشتههای کشتی و دو میدانی با اطمینان (۹۵ درصد ) مشاهده گردید . اختلاف معنی دار در صفات شخصیتی پرخاشگری و اعتماد به نفس بین ورزشکاران رشتههای کشتی و فوتبال مشاهده نگردید . نتایج نشان داد که ورزشکاران رشتههای گروهی نسبت به ورزشکاران رشتههای انفرادی برونگران میباشند . ورزشکاران رشتههای انفرادی نسبت به ورزشکاران رشتههای گروهی دورنگرامی باشند . همچنین نتیجه گرفته شد که اعتماد به نفس و پرخاشگری ورزشکاران درحد بالایی است .
در این تحقیق نشان داده شد که ورزشکاران رشتههای گروهی پرخاشگر تر از ورزشکاران رشتههای انفرادی میباشند ، و با نتایج اطلاعات حاصل می توان گفت به احتمال زیاد نوع ورزش در شکل گیری شخصیت ورزشکاران مؤثر میباشد .
- تحقیق در زمینه « پدید آیی تفاوتهای جنسی در پرخاشگری » ( شمالی[۷۲] مهر ، آبان ۱۳۷۳)
بنابر شواهد به دست آمده از مطالعات پژوهشگران ، پرخاشگری رفتاری است که به قصد آزار دیگران انجام می شود و در جنس مذکر بیش از جنس مونث قابل رویت است .
نکته بحث انگیز در اکثر این تحقیقات این است که کدامیک از عوامل زیستی با محیطی عمدتاً چنین تفاوتی را موجب میگردند . بنابر نتایج به دست آمده از مطالعات طولی پنج کشور ، فراتر از هر گونه زمینه زیستی ، سرشتی ، و یا ژنتیکی که احتمالا تفاوت هایی رویت شده در رفتار پرخاشگرانه جنس مونث و مذکر را موجب میشوند ، نحوه اجتماعی شدن و انتظارات بسیاری از جوامع از دختران و پسران در تفاوت میان واکنشهای پرخاشگرانه ضد اجتماعی آ”نها نقش مهمی را ایفاء میکند ، مکوبی و ژاکلین [۷۳]، اینگونه نتیجه گرفتند که باوجود مشاهده موارد بسیاری مبنی بر یکسان بودن واکنشهای پرخاشگرانه در میان زنان ومردان و بستگی پرخاشگری و یا عدم پرخاشگری به وقوع رویدادهای که موجبات بروز این واکنشها را فراهم میسازند ، آگاهی اشخاص برای نشان دادن واکنشهای پرخاشگرانه در قبال این رویداد ها با توجه به جنسیت آنها متفاوت است . آنان به رغم مطالعات گسترده خود نتوانستند هیچ گونه شواهد قانع کننده ای را مبنی بر آنکه تجارب مختلف طی فرآیندهای اجتماعی شدن بیانگر تفاوت در پرخاشگری است ، به دست آورند .
ژاکلین و وایت [۷۴]به هنگام نقد آثار دیگر پژوهشگران نتیجه گرفتند با وجود یکه جنس مذکر ظاهراً از نظر سرشتی آمادگی بیشتری برای نشان دادن واکنشهای پرخاشگرانه دارد ، تنوع در پرخاشگری که بواسطه عوامل زیست شناختی ایجاد می شود ، نسبتا ناچیز است وبرای درک دلایل پرخاشگری در انسان و یافتن راهی برای کنترل آن عوامل روانی – اجتماعی را باید در نظر گرفت .
هاید –[۷۵] از تمام یافته های مکوبی و ژاکلین به انضمام صد و چهل و سه مورد فعالیت های پژوهشی معاصر ، استفاده کرد ، وی بر اساس پژوهشهای تحلیلی تأکید می ورزد ، با آنکه تفاوت در پرخاشگری میان مردان و زنان از پایایی بالایی برخوردار است . اما حقیقتا این تفاوت چندان زیاد نیست .
مضافا اینکه این تفاوت در آزمایشگاه کمتر از محیط های طبیعی قابل رویت است و با سن همبستگی منفی داشته و در سالهای اخیر به حداقل رسیده است .