امروزه دانشگاه واژه ای چند معنایی است: محل آموزش، محل ارائه درس،محل تربیت کارشناسان مورد نیاز سازمان ها،محل پژوهش،محل نقادی سیستم های اجتماعی،فرهنگی،علمی،محلاندیشهورزی و خلاقیت و نوآوری و همه این کارکردهای متنوع و متضاد در موقعیت هایی تحقق می پذیرد یا انتظار می رود تحقق یابد که دانشگاه نامیده می شود.(یمنی دوزی سرخابی ،۱۳۸۸،:۱۴ ).
هرچند دانشگاه در لغت به معنی محل دانش است و بر اساس ماده یک قانون تأسيس دانشگاه به مؤسسه ای که تعلیم درجات عالیه علوم و فنون و ادبیات و فلسفه و هنر کند ، اطلاق می شود ،(لغت نامه دهخدا).
از بعد جامعه شناسی آموزش عالی ، آلن تورن سه کارکرد برای دانشگاه مطرح میکند؛کارکردهایی که در تضاد و تعارض با یکدیگر عمل میکنند:
کارکرد بازتولید (تربیت نخبگان و تفسیر اطلاعات و در عین حال باز تولید ساختار و کارکردهای خود)؛
کارکرد سازگاری(سازگاری با تغییرات توأم با باز تولید خود)؛کارکرد تولید(تولید محصولات متنوع و دشواری جذب آن ها با توجه به ناهمگویی های ناشی از جهانی شدن اقتصاد).(همان منبع ،ص۵).
ارنست بویرز چهار رسالت اساسی را برای دانشگاه مطرح میسازد:
اکتشاف علمی؛انسجام بین داده های موجود از طریق تفکر بین رشته ای ؛کاربرد اطلاعات در مسائل واقعی و آموزش به عنوان کار جدی دانشگاه .ملاحظه می شود که بویرز موضوع اکتشاف علمی را مطرح میکند و نه انتقال علم،و در عین حال تفکر بین رشته ای را در جهت انسجام بخشی به داده های متنوع مهم میداند نه تخصص گرایی که با مثله کردن دانش.وی همچنین اطلاعات را از زاویه کاربرد آن در مسائل واقعی مطرح میسازد که لازمه آن تشخیص وضعیت گذشته و موجود دانشگاه است نه تقلید و اقتباس فرهنگی که در مطالعات تطبیقی به جد نقد شده است.در نهایت آموزش جدی را مهم میداند به این معنی که آموزش در بستر نظریه اطلاعات قرار میگیرد.تا امکان اثر بخشی آن فراهم آید یعنی چه کسی،چه چیزیرا ، از چه کسی، چرا، چگونه، کجا ،چه موقع و با چه نتایجی یاد میگیرد.(یمنیدوزیسرخابی ۱۳۸۸،صص۷-۶).
۲-۱۵- مفهوم دانشگاه
در زبان فارسی دانشگاه به معنای محل دانش و علم و معادل با یونیورسیتی آمده است.(لغت نامه دهخدا) بنابرین از لحاظ لغوی دانشگاه محل دانش است نه صرفا محل درس دادن که معنی مدرسه را می رساند.در زبان یونانی school به معنی تفریح است و در زبان لاتین نهاد تحصیلی (ludus) گفته می شود که به معنی بازی است.یعنی اینکه آنهایی که رسالت اندیشیدن بر هستی و روشن کردن تمام جنبههای فرهنگ را دارند باید از نگرانی های روز مره جدا باشند.( یمنی دوزی سرخابی،۱۳۸۸ : ۲۶ )
از آنجا که دانشگاه نوآور محل دانش،استقرار دانش، نقد و تولید دانش است، بنابرین به ضرورت نباید به چنین دانشگاهی به عنوان ابزار نگاه کرد.دانشگاه صرفا برای آموزش نیروی انسانی لازم برای سازمان های دولتی نیست.دانشگاه مدرسه نیست.به این دلیل است که در برخی از کشورها (مانند فرانسه)مدارس عالی به وجود آمده اند که کار آن ها تربیت مهندس و کارشناس و …. است و بدین ترتیب مرز خود را از دانشگاه ها جدا کردهاند.(همان منبع،صص۲۸-۲۹)
دانشگاه خدمت رسان به ذهن و روح است.انسان در مبارزه برای زندگی تنها برای بقا مبارزه نمی کند؛نیت خاص او تأکید بر نیازهای فرهنگی نیز هست.نسل ها به دنبال هم میآیند انسان ها متولد میشوند و می میرند ولی آفرینش اندیشه ها در زمان (همانند علم و هنر)والاترین و پرمعناترین میراث هستند که انسان میتواند به آن افتخار کند چنان که در صورت اضمحلال آن تاسف میخورد و در هجران آن به سر میبرد.(همان منبع: ۲۹).
اگر نهاد آموزش عالی را زمینه ای بدانیم که در آن علم در معنای ناب آن حرکت شتابان به خود میگیرد و نیز تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد حاصل آن محسوب می شود،پر بیراه نخواهد بود اگر این نهاد اثر گذار را مهم ترین و بنیادی ترین عامل در ارتباط با توسعه قلمداد کنیم.پیوند میان آموزش عالی و توسعه پایدار همواره موضوعی بحث برانگیز بوده است.در یک سو تصور می شود که وجود دانشگاه ها برآورنده نیازهای مادی و اقتصادی جامعه پیش رو است .در سوی دیگر این پیش فرض وجود دارد که دانشگاه ها صرفا در خدمت منافع اقتصادی نیستند،بلکه در تحولات فکری،ایدئولوژیک و غیر مادی نیز نقش محوری ایفا میکنند.
دانشگاه ها در فرایند توسعه کشورها به ویژه توسعه پایدار در زمینههای علمی،فناوری و مدیریت آموزش عالی دارای نقش کلیدی و منحصر به فردی میباشند.امروزه دانشگاه های ما در روند جهانی شدن آن هم در دنیایی که سراسیمه به سمت جهانی شدن حرکت میکند از نواقص و مشکلات عدیده ای رنج میبرند.آن ها باید بکوشند که با برنامه ریزی صحیح هر چه سریعتر خود را آماده تغییر و تحولات به وجود آمده کنند.(قربانی شیخ نشین،۱۳۸۹،ص۲-۱).
دانشگاه ها سیستم هایی باز هستند.آن ها پدیده هایی مجزا هستند که میتوانند اقدامات خود را طراحی کنند و بین اجزای خود هماهنگی به وجود آورند.دانشگاه ها در همین حال دارای مرزهای گسترده ای هستند که میتوانند با گروه ها و نهاد های گوناگون تعامل داشته باشند.اغلب این تعاملات میتوانند به تدریس،پژوهش و مدیریت تقسیم بندی شوند.دانشگاه می کوشد مرزهای کشف نشده دانش را به دست آورد و به فراسوی حل مسئله رفته و به سمت تعریف جامع از آن حرکت کند.این حرکت به جلو و شکافتن موانع،همیشه معیار طلایی پژوهش بوده است.(همان منبع،صص۲۵۰-۲۴۹).
از وظایف مهم مجموعه آموزش عالی،پرورش نیروی انسانی کارآمد برای اشتغال در بخش های گوناگون و مورد نیاز جامعه است و هدف اصلی و نهایی دانشگاه ها تولید دانش ،تأمین نیازهای جامعه،تربیت متخصصان،و ارائه راهکار برای حل معضلات اجتماعی در همه زمینه هاست.به بیان دیگر با تحولات کنونی،پاسخ گویی به نیازها و انتظارات جامعه با توجه به توزیع عادلانه امکانات و تناسب کیفیت و توزیع منابع با ملاحظه مسائل اقتصادی-اجتماعی ضروری به نظر میرسد(بازرگان ،۱۳۷۷ص ۱۲۶).به نظر اندیشمندان و صاحب نظران علم مدیریت و منابع انسانی،کارکنان مجرب و کارآمد در کنار منابع مالی،تجهیزات،و بودجه از مهم ترین منابع سازمان به شمار میروند که میتوانند در مجموعه نظم اداری،برای توسعه و پیشرفت فعالیت های اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی ،تأثیر بنیادین داشته باشند.(شریف زاده،۱۳۹۰).
۲-۱۶- رسالت و اهداف آموزش عالی در ایران