کلیات
-
- مقدمه
اهمیت و نقش آموزش و پرورش در بهسازی و توسعه زندگی فردی و اجتماعی موجب شده است که جامعه و اولیای دانش آموزان انتظار داشته باشند که مدرسه محیطی رشد دهنده، پویا و زمینه ساز پرورش استعدادهای بالقوه و خداداد فرزندان آنان باشد (دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش، ۱۳۷۹).
با توجه به شتاب روزافزون تکنولوژی و فن آوری اطلاعات، نیاز به بازنگری کتب درسی هر چند سال یک بار احساس می شود، یکی از راه های رسیدن به این مهم تحلیل محتوای کتب درسی است که شیوه های متفاوتی برای این امر وجود دارد (صاحبی و حسینی ، ۱۳۸۹).
کتاب های درسی یکی از مهمترین نقش ها را در برنامه های درسی ایفا میکنند زیرا بیشتر فعالیت های آموزشی در چارچوب کتاب های درسی صورت میگیرد و بیشترین فعالیت ها و تجربه های آموزشی دانش آموزان و معلم حول محور آن سازمان دهی می شود (عریضی، ۱۳۸۲).
ساختار نظام تحصیلی آموزش وپرورش در جمهوری اسلامی ایران بر اساس مفاد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، شامل ۶ سال دوره ابتدایی و ۶ سال دوره متوسطه (جمعا دوازده سال) است. هر دوره تحصیلی نیز به دو دوره سه ساله تقسیم می شود.
دوران تحصیلی رسمی و عمومی، با توجه به ماهیت و ویژگی برنامه های درسی شامل دوره آموزش عمومی (مرکب از دوره ابتدایی و دوره متوسطه اول) و نیمه تخصصی (دوره متوسطه دوم) خواهد بود و در پایان دوره متوسطه دوم به دانش آموزان مدرک دیپلم اعطا می شود (دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش، ۱۳۹۰).
این دوره از چند نظر حایز اهمیت است:
دانش آموزان این دوره در مرحله حساسی از زندگی، به نام نوجوانی هستند. ویژگی های خاص این سنین وتحولات جسمانی و روانی در نوجوانان ایجاب میکند که آنان در مراکز تربیتی خاص تحت تعلیم و تربیت قرار گیرند و جدا کردن آنان از کودکان دوره ابتدایی و نوجوانان دبیرستانی ضرورت دارد.
همان گونه که گفته شد این سنین به لحاظ روانشناسی رشد و تربیت، مرحله مهمی است؛ زیرا بنا بر تحقیقات روانشناسان علاوه بر ظهور ویژگی های شخصیت، تفکر انتزاعی دانش آموزان در این مرحله شکل میگیرد و موضوعات و شیوه آموزش به آنان با کودکان دوره قبل تفاوت بارز پیدا میکند.
با توجه به ورود نوجوانان از مرحله تفکر انضمامی به تفکر انتزاعی لازم است: محتوای دروس در این سطح عمیق تر مطرح گردد و با مشغول کردن ذهن دانش آموزان با دروس مختلف و فعالیت های آزمایشگاهی، فرایند ذهنی جدیدی برای آنان پدید آید و با بهره گیری از دروس ریاضیات با مفاهیم اساسی قانون و محیط آشنا شوند تا شرایط لازم برای تربیت عقلانی و رشد شناختی آنان مساعد گردد ( صافی، ۱۳۸۶).
بنابرین می توان گفت ضرورت تحلیل محتوای کتاب های درسی و آگاهی از نظرات و ایده های معلمان اجتناب ناپذیر بوده و افزایش کیفیت محتوای کتب درسی و بالا رفتن سطح یادگیری دانش آموزان ارتباط تنگاتنگی با این چنین پژوهش هایی دارد.
۱-۲ بیان مسئله
از زمانی که آموزش رسمی در جوامع بشری رواج یافته، پرورش توانمندی های شناختی عالی همانند: فهم و درک، استدلال، تفکر، خلاقیت، حل مسئله و قضاوت مورد تأکید بوده است(بورگستروم[۱] ۱۹۹۱). در راستای این موضوع، یکی از هدف های آموزش عمومی در هر کشوری از جمله کشور ما پرورش شهروندانی کنجکاو، پرسشگر، جستجوگر و دارای سواد علمی- فناورانه است که در حل مسائل روزانه خود توانا باشند( شهرتاش، فلسفی، رهبر و حاجیان، ۱۳۸۴).
پدیده هایی مثل انفجار اطلاعات و گسترش روز افزون فناوری در ابعاد مختلف زندگی بشری، پیشرفت های اخیر صورت گرفته در روش های ترویج و آموزش علوم، نشان داده است که با توجه به ضرورت زمان، باید تمامی دانش آموزان برای زندگی در جامعه پیشرفته امروزی که ارتباط تنگاتنگی با مسائل علمی و فناوری دارد، آماده شوند( استرانگ[۲]، سیلور[۳]و پرینی[۴]، ۲۰۰۴).
کتاب درسی نقش مهمی در ساختار و فعالیت های روزمره تدریس در کلاس درس ایفا می نماید. کتاب درسی وسیله ای است که معلم آن را برای برانگیختن دانش آموزان و دادن حداکثر آگاهی و درک و فهم درباره یک مسئله یا موضوع مورد استفاده قرار میدهد (فتحی واجارگاه، ۱۳۸۸).
کتاب درسی، سمبل برنامه درسی رسمی است. از این رو توجه جدی به کتاب درسی و اصلاح آن ضروری به نظر میرسد. کتاب های درسی در واقع یکی از مهمترین مراجع و منابع یادگیری دانش آموزان در هر نظام آموزشی است. در ایران نیز کتاب های درسی یکی از مهمترین نقش ها را در برنامه های درسی ایفا میکنند زیرا بیشتر فعالیت های آموزشی درچارچوب کتاب های درسی صورت میگیرد و بیشترین فعالیت ها و تجربه های آموزشی دانش آموزان و معلم حول محور آن سازمان دهی می شود (عریضی،۱۳۸۲،به نقل ازعابدپور،۱۳۹۲). این واقعیت باعث شده است که صاحب نظران و پژوهشگران محتوای آموزشی دوره های تحصیلی را با توجه به نیازهای فراگیران مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قراردهند.
در نظام های آموزشی متمرکز کتاب های درسی از اهمیت بسیاری برخوردارند و تقریبا عوامل آموزش بر اساس محتوای آن تعیین و اجرا میگردد. کتب درسی به خاطر اهمیت زیادی که در تعیین محتوا و خط مشیهای آموزشی دارند، کانون توجه تمامی دست اندرکاران آموزش و پرورش میباشند. کتاب درسی یا محتوای مطالب آموزشی، به ویژه در نظام های متمرکز که محور مکتوب و مدون تعلیم و تربیت محسوب شده و فعالیت ها و تجارب تربیتی دانش آموزان توسط معلم و حول محور آن سازمان دهی می شود نیازمند تحلیل و بررسی علمی است . (صالحی نجف آبادی، ۱۳۷۸).
در امرتدریس باید مطلبی را به کسی یاد داد. این شخص دانش آموز و آن مطلب محتوا است. محتوا را می توان دانش، مهارت ها، گرایش ها و ارزش هایی توصیف کرد که می باید یاد گرفته شوند. محتوا مجموعه مفاهیم، مهارت ها و گرایش هایی است که برنامه ریزان آن را انتخاب و سازمان دهی میکنند و تعامل یاددهی – یادگیری معلم و شاگرد آن را تولید میکند (ملکی، ۱۳۸۷).
با توجه به اهمیتی که محتوا در برنامه های درسی دارد، لازم است که برای انتخاب محتوا معیارها و ملاک های ویژه ای در دسترس باشد تا بر اساس آن بتوان محتوای مناسب را برگزید (فتحی واجارگاه، ۱۳۸۸).
به کمک روش تحلیل محتوا، می توان گرایش ها یا جانبداری های پنهان و آشکار را در متون برنامه تعیین کرد (یارمحمدیان، ۱۳۹۰).
تحلیل محتوا در تحقیق های علوم رفتاری به ویژه روان شناسی و علوم تربیتی برای بررسی های مربوط به محتوای کتاب های درسی به کار برده می شود. معمولا در تحلیل محتوای متون درسی، به منظور پی بردن به تناسب محتوا با ویژگی های روان شناختی یاد گیرنده تلاش می شود که مضامین و محتوا در چارچوب نظریه های روان شناختی نیز مورد بررسی قرار گیرد (سرمد، بازرگان، ۱۳۸۸).