۶- تحقیقی در سال ۲۰۰۶ توسط لی و همکارانش تحت عنوان «تأثیر شیوه های مدیریت زنجیره تأمین بر روی مزیت رقابتی و عملکرد سازمانی» انجام شد آن ها بیان کرددند که این مقاله شواهد تجربی را برای ارائه یک چارچوب که پنج بعد کلیدی آن از روشهای مدیریت زنجیره تأمین را شامل: ۱- مشارکت استراتژیک با تامین کننده ۲- ارتباط با مشتری ۳- سطح تسهیم اطلاعات ۴- کیفیت تسهیم اطلاعات ۵- شیوه های ناب داخلی، مشخص میکند، فراهم نموده و روابط بین روشهای مدیریت زنجیره تأمین، مزیت رقابتی و عملکرد سازمانی را تشریح میکند این مقاله به بررسی سه پرسش تحقیق میپردازد:۱-آیا سازمانهایی با سطوح بالای روشهای مدیریت زنجیره تأمین دارای سطوح بالای مزیت رقابتی هستند؟ ۲- آیا سازمانهایی با سطوح بالای روشهای مدیریت زنجیره تامین دارای سطوح بالای عملکرد سازمانی هستند؟ ۳- آیا سازمانهایی با سطوح بالای مزیت رقابتی دارای سطوح بالای عملکرد سازمانی هستند؟ داده ها برای این تحقیق از ۱۹۶ سازمان جمع آوری گردید و روابط پیشنهادشده در این چارچوب با بهره گرفتن از مدلسازی ساختاری معادلهای مورد آزمایش قرار گرفت نتایج نشان میدهد که سطح بالای روش مدیریت زنجیره تأمین میتواند منجر به ارتقای مزایای رقابتی و عملکرد سازمانی بهبودیافتهای گردد. همچنین مزیت رقابتی میتواند دارای تأثیر مثبت و مستقیمی بر روی عملکرد سازمانی داشته باشد.
۷- تحقیقی در سال ۲۰۰۶ توسط کیم تحت عنوان «تأثیرات روشها، ادغام، قابلیت رقابت مدیریت زنجیره تأمین بر عملکرد» انجام شد. آن ها بیان کردند که هدف از این تحقیق، بررسی ارتباطات علی میان روشهای مدیریت زنجیره تأمین(scm) و مزیت رقابتی و سطح ادغام زنجیره تأمین (sc) و عملکرد شرکت است. این تحقیق ما را قادر میسازد تا گروهی از استراتژیهای توصیهشده روشهای مدیریت زنجیره تأمین برای ادغام sc را به دست آوریم، این مسئله در توسعه چارچوبی برای ارتباط دادن استراتژی ادغام sc یک شرکت با استراتژی رقابتیاش و در شناسایی چگونگی چنین ارتباطی با بهبود عملکرد سازمانی کمککننده است. تحقیق انجامشده حاکی از این است که مدیریت زنجیره تأمین به دنبال ترفیع مزیت رقابتی به وسیله ادغام نزدیک عملکردهای درونی یک شرکت و ایجاد ارتباط مؤثر میان آن ها با عملکردهای خارجی عرضهکننده ها و مشتریان و دیگر اعضای کانال (ادغام خارجی) است. این بدین معنی خواهد بود، شرکتی که به دنبال ساخت مؤثر روشهای scm جهت حصول عملکرد زنجیره برتر و دستیابی به مزیت رقابتی است باید به ادغام sc توجه کند. همچنین نتایج آنالیز LISREL بر شرکتهای تولیدی کوچک و بزرگ نشان داد که در شرکتهای کوچک، ادغام مؤثر sc میتواند نقش حیاتیتری را بر بهبود عملکرد ایفا کند در حالی که در شرکتهای بزرگ، ارتباط نزدیک میان روشهای scm و قابلیت رقابتی نقش مهمی بر بهبود عملکرد داشته باشد. این بدان معنی است که در مراحل اولیه، تأکید بر ادغام سیستماتیک sc میتواند حیاتیتر باشد و با پیشرفت ادغام sc تمرکز بر روش scm و قابلیت رقابت توصیه میشود و ساخت سیستماتیک و کاربرد مؤثر ادغام sc و روشهای scm را میتوان باقابلیتهای رقابتی و کسب مزیت رقابتی شرکت شامل به حداقل رسانیدن هزینه، به حداکثر رسانیدن ارزشافزوده، کیفیت، قابلیت انطباق و نوآوری مرتبط کرد.
۸- تحقیقی در سال ۲۰۰۷ توسط وون لی تحت عنوان «ارتباط میان عملکرد زنجیره تأمین و درجه روابط میان تامین کننده، یکپارچگی درونی و مشتری» انجام شد. او بیان میکند که یکپارچگی درونی مهمترین عامل اثرگذار بر کاهش هزینه ها است در حالی که یکپارچگی با تامین کننده بهترین استراتژی برای دستیابی به عملکرد قابلاعتماد زنجیره تأمین میباشد. از نتایج دیگر به دستآمده این است که در دسترس بودن سیستمهای الکترونیکی برای مشتریان در کاهش هزینه ها، استراتژی مهمی محسوب میشود، سفارش دهی آسان برای مشتریان بهترین استراتژی در به دست آوردن قابلیت اعتماد و پاسخگویی میباشد. در این مقاله به شناسایی رابطه میان حلقههای زنجیره تأمین و عملکرد آن پرداخته شده است بهطوریکه مدیریت زنجیره تأمین بتواند به بهترین استراتژی قابلاجرا در زنجیره تأمین کسب و کار خود دست یابد.
۹- تحقیقی در سال ۲۰۰۷ توسط سویینک و همکارانش تحت عنوان «مدیریت در آنسوی دیوارهای کارخانه: اثرات چهار نوع تلفیق استراتژیک در عملکرد کارخانه تولیدی» انجام شد. آن ها در این تحقیق اثرات چهار نوع تلفیق و یکپارچگی استراتژیکی شامل تأمینکنندگان، مشتریان، فرایندهای تولید و تحقیق و توسعه، برنامهریزی استراتژیک زنجیره تأمین را بر روی مزایای رقابتی تولید و عملکرد تجاری بررسی کردند. فرایندهای تلفیقی شامل فعالیتهایی است که دانش و اطلاعات استراتژیکی داخلی را با بخشهای خارج از سازمان تسهیم و تحکیم میکند، فعالیتهای رایج مربوط به این تلفیق شامل مشارکت، فعالیتهای برنامهریزی مشترک، تولید مشارکتی و سیستمهای تسهیم اطلاعات است. اهداف این تحقیق در سؤالات تحقیقی زیر خلاصه میشود:
۱-اثرات انواع مختلف تلفیق استراتژیکی بر روی عملکرد کارخانههای تولیدی؟
۲- آیا فعالیتهای تلفیقی استراتژیکی، تواناییهای رقابتی تولید را ارتقا میدهد یا محرکهای اصلی در عملکردهای تجاری هستند؟
نتایج بیانگر این بود یکپارچگی و تلفیق چهارگانه فوق در زنجیره تأمین، هرکدام از طریق دستیابی به ابعاد مختلف مزایای رقابتی منجر به عملکرد تجاری بالا میشود. قابلیتهای رقابتی نقش واسطهای دارد.
۱۰- تحقیقی در سال ۲۰۰۸ توسط گوناسکاران و همکارانش تحت عنوان«زنجیره تأمین پاسخگو: یک استراتژی رقابتی شبکه های اقتصادی» انجام شد. آن ها بیان کردند که زنجیره تأمین پاسخگو به صورت شبکهای از شرکتها که قادر به تولید ثروت برای سهامدارانشان در یک محیط رقابتی از طریق واکنش سریع و هزینه کارآمد نیازهای در حال تغییر بازار میباشد.زنجیره تأمین پاسخگو ماهیت پویای زنجیره تأمین را در نظر دارد. سه متغیر عمده زنجیره تأمین پاسخگو شامل: ۱-شبکه مشارکتی از شرکا (مشارکت با تأمینکنندگان و مشتریان) ۲- فنآوری سیستمهای اطلاعاتی(IT) 3- مدیریت دانش میباشد که تعامل آن ها به زنجیره تأمین پاسخگو منجر میشود متغیرهای زنجیره تأمین پاسخگو منجر به افزایش سرعت و انعطافپذیری برای زنجیره تأمین خواهد شد که نهایتاًً منجر به افزایش مزیت رقابتی میشود.