۲-۱-۴-۵- عوامل تأثیرگذار بر سبکهای والد گری
روشهای والدین در تربیت فرزند تحت تأثیر عواملی قرار دارد که این عوامل در هم تأثیر میگذارند. زمینه فرهنگی یکی از این عوامل است، مثلاً والدین ژاپنی بیشتر از احساس شرم برای منضبط کردن فرزند خود استفاده میکنند. در برخی از خرده فرهنگ ها در آمریکا والدین فرزندان خود را به خاطر بدرفتاری تنبیه بدنی میکنند. عامل دیگری که در روشهای انضباطی تأثیر میگذارد سطح رشد کودک است. بهطورکلی بهتدریج که کودک بزرگتر میشود والدین کمتر متوسل به تنبیه بدنی میشوند و ابراز محبت والدین به کودکان که قبلاً به شکل در آغوش گرفتن بود کمکم جای خود را به اشکال دیگر ابراز محبت میدهد، همینکه مهارتهای زبانی کودک پیشرفت میکند والدین از راهنمایی کلامی، توضیح و استدلال بیشتر استفاده میکنند (ماسن و همکاران، ۱۹۷۸؛ ترجمه یاسایی، ۱۳۸۲). در مورد عوامل تأثیرگذار بر سبکهای والد گری دو نوع طبقهبندی، یاسایی (۱۳۸۲) و Marisol (1997) وجود دارد که هر دو همپوشی زیادی باهم دارند که بهاختصار به بررسی و توضیح آن ها خواهیم پرداخت.
یاسایی، عوامل مؤثر در سبکهای والدگری را در سه مقوله میگنجاند:
۱- شخصیت، انتظارات و اعتقادات والدین: شیوه ها و روشهای انضباطی والدین بیتردید تحت تأثیر خصوصیات شخصیتی و سیستم اعتقادی آنان است. والدین سالم و بالغ در مقایسه با والدین نابالغ و ناسالم معمولاً با حساسیت و مهربانی بیشتری به نیازها و خواستههای کودکان توجه میکنند و این نوع فرزند پروری امنیت عاطفی، استقلال، توانش اجتماعی و موفقیت هوشی را تشویق میکند. سطح انتظارات والدین نیز بر شیوه تربیتی آن ها تأثیر میگذارد. برخی والدین از کودکان خود انتظارات خیلی بالایی دارند و خواهان رسیدن فرزندانشان به آن ها هستند در غیر این صورت متوسل بهزور میشوند یا برعکس.
۲- خصوصیات فرزندان (خصوصیات شخصیتی و تواناییهای شناختی): اصول روابط دوسویه در تعاملهای بین مادر و فرزند کاملاً مشهود است. تحقیقات اشاره دارد که کودکان و والدین احتمالاً به رفتار یکدیگر پاسخ داده و آن ها را اصلاح میکنند که این نشاندهنده این امر است که تعاملات بین ولی و فرزند ماهیتی پویا و تبادلی دارد. خلقوخوی کودک و خصوصیات او در کمیت و کیفیت مراقبتی که از او میشود تأثیر میگذارد. مثلاً مادرانی که فرزند خود را دشوار میدانند کمتر با آن ها تعامل دارند و نسبت به گریه آنان حساسیت کمتری نشان میدهند. مطالعات نشان میدهد که والدین کودکان پرخاشگر آن ها را بهکرات تنبیه میکنند. این الگو نشان میدهد که یا والدین به خاطر رفتار پرخاشگرانه، فرزندان را تنبیه میکنند یا برعکس کودکان رفتار پرخاشگرانه را بهواسطه تنبیه والدین میآموزند.
۳- زمینه اجتماعی (رابطه زناشویی، زمینه اجتماعی و تجارب شغلی والدین): روابط رضایتآمیز بین زن و شوهر با فرزند پروری دلسوزانه ارتباط دارد. بین فرزند و والدین دلبستگی توأم بااحساس ایمنی ایجاد میشود. برای مثال، از میان پدرانی که به فرزندان خود در درس مدرسه کمک میکردند آن ده که از ازدواج خود رضایت نداشتند در مقایسه با آن ها که از ازدواج خود رضایت داشتند کمتر بازخورد مثبت به فرزندان خود نشان میدادند و بیشتر مخل یادگیری آن ها میشوند. برعکس مادران در مقایسه با همسران یا مادران دیگری که از ازدواج خود رضایت بیشتری داشتند، از روشهای مثبتتری در آموزش به فرزند خود استفاده میکردند.
Marisol (1997) نیز عوامل تأثیرگذار بر سبکهای والد گری را موردبررسی قرار داده و این عوامل را به سه دسته تقسیم کردهاست:
۱- خلق و حالت روانی والدین[۵۶]: والدین در تمام اوقات نمیتوانند خوب و کامل باشند. آن ها انسانهایی هستند که بسته به خلقوخوی و خصوصیاتشان در موقعیتهای مختلف واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهند. وقتی والدی دارای خلقوخوی بد است تمایل دارد از روشهای استبدادی استفاده کند، یا چهبسا در خانواده های اقتداری وقتیکه والدین ناراحت هستند ممکن است از شیوه استبدادی استفاده کنند.
۲- خلقوخو (طبیعت) کودکان[۵۷]: عامل دیگری است که بر شیوه فرزند پروری مورداستفاده والدین تأثیر میگذارد. اگر کودکی دارای خلقوخوی دشوار[۵۸] باشد، والدین او ممکن است از شیوه استبدادی استفاده کنند. معمولاً وقتی کودکان دارای خلقوخوی یا طبع آسان[۵۹] باشند، والدین از شیوه اقتداری استفاده میکنند. شخصیت کودکان نیز بر والدین تأثیر میگذارد. برای والدین مهم است که به خاطر داشته باشند چگونه با کودکانشان رفتار کنند. اگر کودک بیتحمل باشد شما ممکن است سختگیر باشید و از تنبیه استفاده کنید. با توجه به یافته های بامریند طبیعت کودکان بر شیوه های فرزند پروری تأثیر میگذارد، اما سبکهای والدگری باشخصیت کودکان ارتباط معناداری دارد.
۳- تفاوتهای فرهنگی[۶۰]: با توجه به تحقیقات یک نوع سبک والدگری که برای خانواده های طبقه متوسط مفید است، ممکن است برای خانواده های اقلیت (نژادی) کاربرد نداشته باشد. مثلاً بسیاری از خانواده های لاتینی از سبک والدگری استبدادی استفاده میکنند، آن ها چنین استدلال میکنند که اگر به کودکان آزادی بدهند ممکن است بیبندوبار شوند و رفتارهای ضداجتماعی و اخلاقی انجام دهند. آن ها احساس میکنند که با جدیت و سختگیری، کودکانشان، بزرگسالان مسئولیتپذیری خواهند شد.
۲-۱-۴-۶- ابعاد سبکهای والد گری
ابعاد روابط والد – فرزندی که بر اساس آن بسیاری از رفتارهای فرزندان شکل میگیرد، دارای تنوع زیادی است که مهمترین آن ها به شرح زیر میباشد:
۲-۱-۴-۶-۱- پاسخدهی والدین (گرم بودن)
پاسخدهی والدین به عنوان «گرم بودن[۶۱]» حمایت و رفتار همدلانه نیز تلقی میشود. به عبارت دیگر توجه به گرمی والدین به آن موضوعی اشاره دارد که والدین تا چه اندازه خود را با رفتارهای کودکان وفق میدهند و به ارضای نیازها و تقاضاهای ویژه فرزندان خود میپردازند و آگاهانه و با تصمیم قبلی، حس خود نظم دهی و قدرت ابراز خود را در کودک پرورش میدهند. چنین فرایندی از طریق شناخت والدین و خصوصیات وی انجام میپذیرد (, ۱۹۹۹ Darling).