-
- ایالات متحده آمریکا : آموزش ضمن خدمت کارکنان از سال ۱۹۴۹ مورد توجه ویژه قرار گرفت و به خصوص در نیمه دوم قرن بیستم از توسعه روزافزونی برخوردار شد. به همین دلیل در بسیاری از ممالک توسعه یافته آموزش پرسنل سازمانها بخشی از یادگیری و آموزش مادام العمر در نظر گرفته می شود و تمام پرسنل در طی دوران خدمت خویش آموزشهای معینی را برای ادای بهینه وظایف و مسئولیتهای شغلی طی می نمایند. برای مثال در بسیاری از شرکتهای صنعتی و تولیدی ژاپن، مؤسسات و مکانهای ویژه ای برای آموزش پرسنل تأسیس شده اند و با بهره گیری از فناوری و افکار و عقاید جدید، بهبود عملکرد کارکنان و در نتیجه کارایی بیشتر سازمان را دنبال می نمایند(فتحی واجارگاه،۱۳۸۳).
یک بررسی سه ساله در سنگاپور نشان داده است که ۱۷% شرکتهای تجاری و صنعتی این کشور ورشکست شده اند، در حالی که این نسبت در مورد شرکتهایی که برنامه آموزش کارکنان را انجام دادهاند، کمتر از ۱% بوده است(نیاز جزایری،). طبق بررسی ویلیام جیمز[۱۰] از دانشگاه هاروارد، کارکنان با ۲۰ تا ۳۰% توانایی خود کار میکنند، تحقیق نشان داد اگر کارکنان آموزش ببینند و به طور شایسته برانگیخته شوند ۸۰ تا ۹۰% تواناای و صلاحیت های خود را بروز میدهند(آرون و میرز،۱۹۸۹).
-
- آموزش ضمن خدمت کارکنان در ایران :
در ایران نیز همانند بسیاری از ممالک آموزش ضمن خدمت به صورت استاد شاگردی از گذشته وجود داشته، ولی آموزش ضمن خدمت نیروی انسانی به شیوه امروزی و به صورت مؤسسه ای تا اواسط دهه ۱۳۱۰ ه.ش مطرح نبوده است. از سال ۱۳۲۷ ه.ش آموزش ضمن خدمت وضعیت بهتری پیدا کرد. در سال ۱۳۴۵ ه.ش همگام با قانون جدید استخدام کشوری، آموزش ضمن خدمت نظم و انسجام بیشتری یافت(فتحی و اجارگاه ،۱۳۸۳).
-
- نظام آموزش کارکنان دولت :
یکی از نظامهای مؤثر در هر سازمان، نظام آموزش و بهبود توانایی است. آموزش و خودآموزی امروزه برای رشد و توسعه هر سازمانی از ضروریات است. زیرا تغییرات سریع محیطی را تنها با در اختیار داشتن کارکنان آزموده می توان تبدیل به فرصتهای رشد کرد، توجه به افزایش توان کارکنان همواره میتواند سرمایه گذاری صحیحی محسوب شود که نتیجه ای مطلوب در لحظات حساس برای سازمان خواهد داشت. آماده سازی و پرورش نیروی کار و تجهیز تخصصی و فنی این نیرو در جهت انجام صحیح و مؤثر وظایف محوله و افزایش قابلیت انعطاف سازمان در مقابل تغییرات محیطی، مأموریت و رسالت نظام آموزش میباشد. مسئله آموزش کارکنان دولت به عنوان مؤثرترین راه تجدید بنای نیروی انسانی سازمانهای دولتی و آماده سازی زمینه برای متناسب ساختن این سازمان به وظایفی که جمهوری اسلامی ایران از واحدهای دولتی متوقع است، از پیروزی انقلاب تاکنون همواره موردنظر بوده است. سازمان امور اداری و اسخدامی کشور در مورد نظام آموزشی کارکنان دولت مطالعات و اقداماتی انجام داده که شمه ای از آن ذیلاً ذکر میگردد: آموزش کارکنان دولت دارای اهداف متعددی است که از آن میان اهداف زیر مورد توجه سازمان امور اداری و استخدامی کشور که مسئول اصلی برنامه ریزی کارکنان بخش دولتی میباشد، قرار گرفته است:
-
- ایجاد تغییرات کیفی در نیروی انسانی موجود و ارشاد در زمینههای اعتقادی و فکری
-
- ارتقاء سطح دانش، بینش و معلومات شغلی کارکنان دولت
-
- بالا بردن مهارت ها و تواناییهای شغلی و حرفه ای کارمندان
-
- افزایش قدرت تصمیم گیری بخصوص در سطح مدیریت و سرپرستی از طریق انتقال اطلاعات و آگاهی لازم و در نتیجه کاهش عوارض بوروکراسی و کندی جریان امور
-
- فراهم ساختن امکان جابه جایی نیروی انسانی از بخشهای دچار مازاد به بخشهای دچار کمبود
متناسب ساختن نیروی انسانی با وظایف و مأموریت های جدید(کاظمی،۱۳۸۱).
- مفهوم توسعه منابع انسانی[۱۱] :
در یکی دو دهه اواخر قرن بیستم در حوزه مدیریت منابع انسانی توجه فزآینده ای به مفهوم توسعه منابع انسانی مبذول شد. این مفهوم بنا به ماهیت، تعریفهای متعددی دارد. استوارت و مک گلدریک(۱۹۹۶) تعریف زیر را برای توسعه منابع انسانی ارائه دادهاند : «توسعه منابع انسانی فعالیتها و فرآیندهایی را شامل می شود که بر یادگیری سازمانی و فردی تأثیر دارند.» در این عبارت فرض بر این است که سازمان ها را می توان به صورت ساختاری با ماهیت یادگیرنده تصور کرد. ماهیتی که در ان فرایند یادگیری سازمان و افراد استعداد نفوذپذیری و جهت گیری از طریق دخالت های اندیشمندانه و طراحی شده را دارد(دری،۱۳۸۰).
همان گونه که ملاحظه می شود این تعریف از توسعه منابع انسانی افراد را در ارتباط با سازمانهایشان مورد تأکید قرار میدهد. با این حال می توان توسعه منابع انسانی را از منظر وسیع تری نگاه کرد. در سطح ملی توسعه منابع انسانی، چنین پنداشته می شود که مردم کشور دارای عمر طولانی ترند و شادمان و مبرا از هر گونه گرسنگی یا با مخاطره زندگی میکنند و دارای مهارت کافی برای تأمین معاش و سلامتی خود هستند. بهبود سلامتی افراد و خانواده و جوامع دستور کار منابع انسانی تمام کشورها در سراسر جهان است. به طور کلی مفهوم و مؤلفه های توسعه منابع انسانی را میتوان در شکل شماره ۱ نشان داد.
نمودار ۲-۱- الگوی تبیین کننده مفهوم توسعه منابع انسانی (متانی و حسن زاده،۱۳۸۷).
بنابرین، توسعه منابع انسانی سهم عمده ای در حفظ بقا و موفقیت یک سازمان ایفا میکنند. مدیران نه تنها باید به دنبال کشف افراد مناسب و لایق باشند بلکه موظف به آموزش و بهبود آن ها نیز هستند.
بدون شک با تغییرات تکنولوژیکی فراوانی که در جوامع بشری صورت پذیرفته است، امروزه مشاغل موجود در سازمانها نیز تحول یافته اند و انسانهای مورد نیاز برای این مشاغل، افرادی نیستند که تنها در یک موضوع شغلی دارای مهارت و دانش باشند؛ بلکه جوامع نوین به انسانهایی توسعه یافته نیاز دارند که بتوانند با بینش مناسب، مجموعه ای از مهارتهای مختلف را در مشاغل متعدد به کار گیرند ، انسانهایی که با خلاقیت، ابتکار، دانش و مهارت گسترده، ضمن انجام دادن بهینه مأموریت های شغلی به تحقق اهداف سازمان خود کمک کنند(متانی و حسن زاده،۱۳۸۷).
مسلماًً هدف هر فعالیت آموزشی، تغییر در رفتار عملی فرد است، این تغییر منجر به بهبود مهارت ها میگردد و سطح دانش موجود فرد را افزایش میدهد، به طوری که کارگر یا کارمند بتواند شغل فعلی خود را به طور مؤثر و کارآمد انجام دهد و آمادگی لازم را برای ارتقاء شغل همراه با مسئولیت های بیشتر به دست آورد. در هر حال، اثربخشی کارکردهای هر سازمان در یک سطح رضایت بخش، مستلزم آموزش ضمن خدمت کارکنان است؛ لذا سازمان باید فرصت هایی را برای آموزش مستمر کارکنان تدارک بیند(اسدالله زاده،۱۳۸۴).