چند نمونه از ارکان سنتی به زن عبارتند از : دوگانگی کامل قوای ظاهری و باطنی زن و مرد، نیاز روحی زنان با اتکا به مردان، ساخت وجودی زنان متناسب با دو نقش اصلی بارداری و بچه داری، مردان قیم زنان هستند، محدود دانستن حق مردان در تنبیه زنان، عدم جواز حکومت و ورود به مجلس برای زنان، مضربودن حضور زنان در صنعت و فعالیتهای اجتماعی، مخالفت با دستاوردهای علوم تجربی (طبیعی – اجتماعی) در مورد زنان و …
بسیاری از موانع پیش گفته ممکن است با عنوان نگرش دینی به زنان تبلیغ و ترویج شود. اما برای کسانی که به گفتگوها و مباحث چند سال اخیر در میان سنت گرایان و نواندیشان دینی آشنا هستند روشن است که از متون وقایع و تاریخ دین می توان تدبیرهای دیگری نیز ارائه کرد که کاملاً قابل دفاع و با منابع دینی موجود متناسب باشند. از این روبه نظر میرسد ادعای اینکه نگرش سنتی بیش از آنکه برآمده از آموزه های دینی باشد ریشه در سنت های اجتماعی و فرهنگی وارد و حاصل نگریستن از پشت عینک سنت گرایی به متون دینی است، ادعایی گزاف و بیجا نخواهد بود. متون دینی را هم می توان با نگاهی سنتی درک و تفسیر کرد و هم با نگاهی نواندیشانه و متناسب با مقتضیات زمان.[۱۲۱]
۴٫ مؤسسات اجتماعی
مؤسسات اجتماعی نمی توانند به گونه ای عمل کنند که زن و مرد با حقوق مساوی از فرصت های اجتماعی، فرهنگی وهنری بهره مند شوند. در مدرسه که مهمترین مؤسسه اجتماعی است، کتاب های درسی کلیشه ی ارائه میدهد که بر محدودیت فضای زندگی زنان تأکید دارد. کتابهای درسی در مقطع دبستان ذهنیت دانش آموزان را از شش سالگی با کلیشه های جنسیتی، که جداسازی دو جنس در نهاد ها و مؤسسات اجتماعی نتیجه حتمی آن است، تحت تاثیر قرار میدهد. کلیشه ها افراد جنس زن را محکوم به انجام امور خانگی یا شبه خانگی و محدود شدن در نقش های خاص میکند و به افراد جنس مرد اجازه میدهد فضای اجتماعی خود را تا بی نهایت گسترش دهند.[۱۲۲]
کمیته « نقش زن در کتابهای فارسی» به همین منظور و برای رسیدن به راه کارهای عملی تحقیقاتی را در مورد کتابهای درسی انجام داده است. این تحقیق در مورد محتوای فعلی و تصاویر کتب درسی درباره زنان، در مقاطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی مورد بررسی قرار گرفته است.
بر اساس نتایج اولیه این تحقیق، در تصاویر کتاب فارسی اول ابتدایی نوعی نگرش مردسالاری دیده می شود. از سوی دیگر با توجه به اینکه تقریباً نیمی از دانش آموزان کشور را دختران تشکیل میدهند اما در کتاب فارسی اول ابتدایی، تصویر دختر ۵۲ بار و تصویر پسر ۱۰۸ بار چاپ شده است.
طبق تحقیق ستاد امور بانوان وزارت آموزش و پرورش، در فعالیتهای اجتماعی مانند تظاهرات و نماز جمعه اغلب عکس مردان به تصویر کشیده شده است و همچنین لباسهای زنان نیز در این کتاب با موقعیت و شخصیت کنونی آن ها متناسب نیست.
کمیته « نقش زن در کتب درسی» در بخش بررسی محتوایی کتب ابتدایی به این نتیجه رسیده است که در کتب فارسی اول ابتدایی نقش مادر با وجود جلوه های گوناگونش به عنوان کمک معلم، همراه و مشاور کودک در نظر گرفته نمی شود بلکه مادر کسی است که فقط غذا می پزد و کارهای منزل را انجام میدهد.
در این کتابها زنان فقط در نقش مادری به رسمیت شناخته شده اند در حالی که مردان علاوه بر نقش پدری به عنوان نویسنده، سیاستمدار، مخترع، مبارز و دیگر نقش ها مطرح شده اند که این عناوین مانع ایفای نقش پدری نمی شود.
در کتابهای دوره ابتدایی از زنانی که از اصحاب پیامبر اکرم بودند، سخنی به میان نیامده است.
بر اساس این تحقیق، نه قطعه شعر در کتاب پنجم دبستان درج شده است که فقط یکی از آن ها از یک شاعر زن (پروین اعتصامی) انتخاب شده است .
در بخش بررسی ارزشها و صفات نیز در کتابهای درسی مذکور صفاتی مانند باهوشی، پشتکار، کوشایی، کاردانی، دانش اندوزی، کنجکاوی، آگاهی، فعال بودن و دانایی در کتابهای درسی به مردان نسبت داده شده است .این در حالی است که به زنان صفاتی مانندمهربانی،پایداری،بردباری،وفاداری،رنج دیدگی ،پرهیزکاری و وفاداری نسبت داده می شود که اینگونه صفات عمدتاًً فاقد تحرک است و انگیزه ای برای تلاش و کوشش ایجاد نمی کند. تدوین کنندگان کتاب های درسی باید کسانی باشند که توانایی، استعداد و لیاقت یکسان بین مردان و زنان را باور داشته باشند و در شورای تدوین کتابهای درسی از حضور صاحب نظران زن استفاده شود.
برای ارتقای فرهنگ عمومی ضروری است تا تصاویر، عناوین و محتوا با کیفیت مناسب و القای مثبت نقش زنان، مردان، دختران و پسران تدوین شود.[۱۲۳]
مبحث دوم: مبانی نظری خشونت علیه زنان
در غرب نگاه به خشونت از حدود سی سال پیش آغاز شد و امروز مجموعه کاملی از بررسی های مربوط به انواع خشونت ها در آن جا به وجود آمده است. محققانی مانند اشتراوس، گلز، مارتین، آر، ائی داباش و دهها نفر دیگر طی سالیان طولانی در این حوزه فعالیت کردند و در نتیجه سازمان های دولتی،رسانه ها، سازمان های غیردولتی و افکار عمومی را متوجه این پدیده کردند و بر ضرورت مقابله با خشونت تأکید ورزیدند، هر یک از این محققان با توجه به دیدگاه های نظری خود، بر جنبههای خاصی از خشونت تأکید کردند و مسائل مختلفی را پیش کشیدند.
آن چه جملگی این پژوهش گران بر آن اتفاق نظر دارند این است که بررسی خشونت یکی از دشوارترین نوع تحقیقات است که در علوم اجتماعی وجود دارد. از مهمترین دشواریهای آن یکی مشکل،ارائه تعریف دقیق از خشونت در بررسی ها است؛ همچنین موضوع امکان پاسخ دهی غلط به پاسخ های پرسش گر به علل مختلفی مانند ترس، خجالت، فراموشی و نظایر آن. جامعه آماری نیز در اکثر اوقات باعث می شود که بررسی ها تنها به اماکنی که زنان کتک خورده به آنان مراجعه میکنند محدود شود که هر چند به کسب اطلاعات عمیق از روند خشونت می انجامد اما اطلاعاتی در خصوص گستردگی آن در جامعه نمی دهد. از طرف دیگر انجام پیمایش خشونت نیز مشکلاتی دارد که هر چند در برگیرنده ی افراد قربانی و افراد معمولی است و امکان مقایسه میدهد، اما تنها به طرح سوالات سطحی می پردازد و پویایی خشونت در خانواده مد نظر قرار نمی گیرد.[۱۲۴]
بر مشکلات موجود در بررسی خشونت، باید مشکل دیدگاه های نظری را نیز اضافه کرد، که در اینجا برای روشنتر شدن موضوع به تشریح و توصیف برخی از نظریات در باب خشونت می پردازیم.
گفتار اول: نظریه ها بارویکرد فمنیستی
فمنیست ها به جای آن که در پی پیدا کردن توجیه برای خشونت مردانه باشند، بیش از پیش به پژوهشهایی علاقه نشان میدهند که به دنبال کشف احساس زنان نسبت به خشونت قدرت مردانه و قید و بندهایی است که به خاطر وحشت از تجاوز و تهاجم مردان در رفتار زنان به وجود میآید.[۱۲۵]
بنداول: نظریه فمنیستی