۲ ـ ۴ ـ ۱ ـ۲ ـ زمان اعتبار عیوب موجود در زن:
در مورد عیوب زن سه حالت قابل تصور است:
الف- وجود عیوب قبل از عقد؛
ب- حادث شده آن بعد از عقد و قبل از وطی؛
ج- حادث شدن آن بعد از عقد و طی قانون مدنی در ماده ۱۱۲۴ فقط به حالت اول اشاره کردهاست.
بنابرین اگر عیوب هنگام عقد موجود باشد مرد حق فسخ خواهد داشت حالت اول) ولی چنانچه این عیوب پس از عقد یا بعد از طی حادث شود حق فسخ برای او نخواهد بود.
قانون مدنی بر بقای حق فسخ برای مرد در حالت اول نظر دارد که با رأی مشهور فقهای امامیه موافق است.[۱۰۶]
۲ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۳ ـ قول دوم- دیدگاه حنفیه:
حنفیها فقط به زن آن هم در عیوب جنسی خاص حق فسخ میدهند از قول آن ها چنین بر میآید که: اگر زن با آگاهی از عیوب مرد به ازدواج با او تن داده باشد حق فسخ نخواهد داشت ولی اگر آگاهی نداشت و بعد از عقد و قبل از نزدیکی دانست حق فسخ برای او باقی است حال اگر این عیوب بعد از عمل زناشویی ولو برای یک بار حادث شود دیگر زن حق فسخ ندارد.[۱۰۷]
۲ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۴ ـ قوم سوم- دیدگاه شافعیه و حنابله:
شافعیه و حنابله برآنند که زمان حادث شدن عیب معتبر نیست بلکه وجود عیب معتبر است بنابرین چه عیب قبل از عقد حادث شود و چه بعد از آن خواه قبل از دخول باشد و خواه بعد از دخول، در ایجاد حق فسخ برای دیگری تفاوتی نیست.[۱۰۸]
۲ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۵ ـ قول چهارم- دیدگاه مالکیه:
مالکیها در این بحث، بین عیوب مرد و زن تفاوت قائل هستند که به آشاره میشود.
۱- عیوب زن اگر عیوب قبل از عقد یا در زمان جاری شدن صیغه عقد در زن وجود داشته باشد برای مرد حق فسخ است ولی اگر این عیوب بعد از عقد حادث شوند دیگر مرد حق فسخ نکاح نخواهد داشت.
۲- عیوب مرد اگر عیوب ویژه مرد قبل از عقد وجود داشته باشد و زن نسبت به آن بی اطلاعی باشد یا این عیوب بعد ا زعقد و قبل از وطی حادث شود در هر دو حالت زن حق فسخ خواهد داشت، ولی چنانچه این عیوب بعد از وطی حادث شوند دیگر حق فسخی وجود ندارد.
۳- عیوب مشترک در مورد عیوب مشترک یعنی جنون، جذام، برص و غایط (خروج غائط هنگام جماع) نیز بر این باور هستند که اگر قبل از عقد وجود داشته باشند برای هر یک از زوجین خیار فسخ باقی است و اگر بعد از عقد حادث شوند حق فسخ فقط برای زن است.[۱۰۹]
فصل سوم:
ادله جواز فسخ نکاح در بیماریهای
جدید از دیدگاه فقیهان
در این فصل به بحث مسئله فسخ نکاح در بیماری ایدز، بیماری لوپوس، بیماری سفلیس، بیماری اماس، که مهمترین و شاید مشهورترین بیماری جنسی قرن معاصر میباشد و بیان ادلّه جواز فسخ نکاح به علت این بیماری میپردازیم.
۳ ـ ۱ ـ حق جنسی، اختلال و انحراف در آن در قوانین موضوعه:
حق تمتع جنسی از محورهای اساسی تشکیل خانواده است و به نظر اکثریت حقوق دانان شرط خلاف آن شرط خلاف مقتضای ذات عقد نکاح بوده و مبطل عقد نکاح است تمکین دارای دو معنای عام و خاص است تمکین خاص به معنای آن است که زن نزدیکی با شوهر را بپذیرد و تمکین عام یعنی آنکه زن وظایف و تکالیف خود را نسبت به شوهر در حدود عرفی و قانونی انجام دهد و در صورت تخلف یک طرفه «نشوز» و تخلف دو طرفه «شقاق» ایجاد میشود.
اختلاف جنسی و انحرافات جنسی دو عاملی است که بر ارتباط جنسی زوجین آثار سوء دارد در تمایز بین اختلاف جنسی و انحراف جنسی باید گفت هرگاه موضوع مورد توجه انسان برای ارضای نیاز جنسی چیزی غیر از جنس مخالف باشد فرد دچار انحراف جنسی است؛ امّا اختلال جنسی به عدم وجود اوج لذت جنسی، بی انزالی و سرد مزاجی اطلاق میشود اختلالات جنسی از قبیل عنن، خصاء و قرن به عنوان علل فسخ نکاح مورد توجه مقنن قرار گرفته است و انحراف جنسی اگرچه صریحاً مورد اشاره مقنن قرار نگرفته است امّا با توجه به کلیت ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، میتواند به عنوان علت عسر و حرج زوجه به او حق طلاق بدهد.
۳ ـ ۲ ـ اختلال و انحرافات جنسی:
در تبیین انحراف جنسی عقاید مختلفی ابراز شده است عدهای معتقدند چون ترشح غدد جنسی امری طبیعی محسوب میشود پس اتخاذ هر روشی (از جمله همجنس بازی) برای رضای آن طبیعی میشود و عدهای دیگر کسانی را منحرف میکنند که احساس لذت جنسی آن ها با رفتار اکثریت مردم عادی متفاوت باشد.
خداوند متعال به طور طبیعی نیاز به جنس مخالف را در غریزه آدمینهاده است و در جهت تأمین این نیاز طبیعی، ازدواج را به عنوان عامل وحدت جسمیو روانی انسانها برای ساختن نهاد خانواده در مسیر همفکری و مساعدت در رفع نیازهای مادی و روحی مجاز شمرده و نسبت به آن تشویق نموده ست؛ امّا هدایت غلط غریزه سبب برآورده نشدن نیاز واقعی و ایجاد نیاز کاذب در وجود انسانی میگردد این انحراف گاه ریشه در فقر و عدم وجود امکانات ازدواج داشته و گاه توجه زودرس و بیش ازاندازه به غریزه شهوت، موجب دلزدگی از جنس مخالف میشود البته شرایط اجتماعی نیز در چگونگی این غریزه نقش بسزایی دارد.
انحراف جنسی سلسله وسیعی از رفتارهای جنسی است که تعدادی از آن ها شایع بوده و اجتماع در مقابل آن به تجاهل متوسل میشود در حالی که انحراف شدیدتر کمتر رواج دارد امّا اجتماع (و قانون) آن را مذموم میشمارد و تقبیح میکند.[۱۱۰]
در علل انحراف جنسی که به معنای تام شامل سادیسم، مازوخیسم، حیوان بازی، بچه بازی، همجنس بازی و غیره میشود سخن بسیار رفته است. زیست شناسان اختلال در کروموزومها و عدم توازن غدد و مخصوصاً هورمونها را در بروز انحرافات مؤثر میدانند روان شناسان معتقدند که اکثر منحرفان جنسی به اختلالات شخصیتی و بیماریهای مختلف روانی از جمله جنون، عصبانیت، آسیبهای مغزی، اختلال منش) پسیکوپات. نقص عقل مبتلا بوده و به ضعف کنترلهای حقیقی، اخلاقی و پرورش معیوب روابط جنسی دچار میباشند. به عنوان مثال شخص سادیست به علت طرد از جامعه و سرخوردگی با خصومت و رفتار مخرب، این ناکامیرا جبران میکند.
دین مبین اسلام برقراری رابطه زوجیت در میان موجودات زنده اعم از انسان و حیوان و نبات را از آیات و موهبتهای الهی محسوب داشته.[۱۱۱]و در این میان پیوند زن و مرد به عنوان احسن مخلوقات رااز ویژگیهای ممتازی برخوردار دانسته است که تنها به ارضای غریزه جنسی یا توالد و تناسل محدود نمیگردد. سکونت و آرامش به عنوان هدف اصلی ازدواج به قدری دارای اهمیت است که خداوند متعال ضروری دانسته زوجین همانند لباسی عیوب و زشتیهای یکدیگر را بپوشانند.[۱۱۲]
رعایت حقوق غیر مالی زوجه مانند حق قسم حق همخوابگی و حق برخورداری از حسن معاشرت زوج مورد توجه اسلام قرار گرفته است و به همین جهت قرآن کریم اعمالی راکه موجب کم توجهی جنسی به شریک زندگی میگردد از جمله زنا با محارم[۱۱۳] برقراری رابطه جنسی نامشروع[۱۱۴] هم جنس بازی[۱۱۵] را مورد نکوهش جدی قرار داده و هدایت غریزه جنسی را از مجرای طبیعی خود مورد تأکید قرار داده است.