طراحی زنجیره تأمین
طراحی یا پیکربندی، یکی از مهمترین مسائل استراتژیک در زنجیره تأمین است. طراحی زنجیره تأمین
میتواند شامل طراحی و اصلاح سیستمهای ساختاری، کنترلی، اطلاعاتی و سازمانی زنجیره تأمین باشد. پیکر بندی یعنی یک ترتیب مناسب از قطعات یا اجزایی که به سیستم، شکل کلی آنرا میدهد. این تعریف به این واقعیت اشاره دارد که پیکربندی از طریق جابجایی قاعده مند عناصر یک سیستم به منظور رسیدن به یک مجموعه نیازمندیهای عملکردی و اهداف از پیش تعیین شده صورت میگیرد. در نتیجه طراحی شبکه زنجیره تأمین گاهی اوقات به معنی برنامه ریزی زنجیره تأمین استراتژیک به کار گرفته میشود. پیکر بندی زنجیره تأمین عمدتاًً در دسته تصمیمات استراتژیک مدیریت زنجیره تأمین قرار گرفته و تأثیر آن بر روی سود شرکت تا میلیونها دلار گزارش شده است (گانشن[۶] و هریسون[۷]، ۱۳۳:۱۹۹۷)
پیکر بندی مناسب زنجیره تأمین، از مزایای رقابتی برجسته، برای مقابله با سایر مسائل و مشکلات پیش روی سازمان است. امروزه تشدید فضای رقابتی در بازارهای جهانی، سازمانها را مجبور به تمرکز بر زنجیره تأمین و لجستیک یکپارچه کردهاست. طراحی استراتژیک زنجیره تأمین میتواند موارد زیر را تعیین کند:
-
- تعداد، مکان، ظرفیت و نوع کارخانهها، انبارها، مراکز توزیع و دیگر تسهیلات مورد نیاز در شبکه لجستیک
-
- انتخاب مجموعه تأمین کنندگان
-
- میزان مواد اولیه خریداری شده از تأمین کنندگان برای تولید محصولات
-
- میزان محصولات تولیدی منتقل شده بین کارخانهها، مراکز توزیع، تسهیلات برگشتی و مشتریان
- میزان محصولات نگهداری شده در انبارهای تسهیلات زنجیره برای پاسخگویی به مشتریان در دوره های زمانی آتی(فلاح، ۱۳۹۳ :۲۵)
عوامل مختلفی بر طراحی زنجیره تأمین اثر میگذارند. بر اساس معیارهایی که در ادامه معرفی میگردند،
طراحی شبکه زنجیره تأمین متفاوت خواهد بود .
تسهیلات
تسهیلات در یک زنجیره تامین، مکانهایی است که در آن محصولات ذخیره، مونتاژ یا تولید میشوند. دو نوع اصلی از تسهیلات، تسهیلات تولیدی و تسهیلات انبار است. تصمیم گیری در مورد مکان یابی، ظرفیت و انعطاف پذیری تسهیلات تأثیر مهمی بر عملکرد زنجیره تأمین دارد. به عنوان مثال یک توزیع کننده برای پاسخگویی به نیاز مشتری، تسهیلات را نزدیک به مشتری مکان یابی میکند، حتی اگر کارایی کاهش یابد. یک تصمیم گیری درست در مورد تسهیلات میتواند به پاسخگویی زنجیره تأمین با پایین نگه داشتن هزینه کمک کند. (گانگ[۸]، ۱۵:۲۰۰۵)
تک دوره ای / چند دوره ای
بر اساس ثابت یا پویا بودن مقادیر تقاضا، مدلهای شبکه زنجیره تأمین به دو دسته تقسیم میشوند. در تقاضای ثابت مقادیر تقاضا در طول دوره برنامه ریزی تغییر نمیکند و برنامه ریزی به صورت تعیین اندازه انباشته انجام میشود. اما در حالت تقاضای پویا مقادیر تقاضا در پریودهای زمانی مختلف ، متفاوت است. مسائل مکان یابی چند پریودی برای مواجهه با موقعیتهایی پیشنهاد میشوند که پارامترها در دوره زمان از طریق راه قابل پیشبینی تغییر میکند. هدف تطبیق دادن وضعیت تسهیلات به این پارامترها میباشد. در نتیجه تصمیم دوره برنامه ریزی به چندین پریود زمانی معمولأ در نظر گرفته میشود. اگر پیشبینی ها برای پارامترهای نامعلوم مشخص شود، آن ها میتوانند برای به دست آوردن پیکربندی شبکه در مدل وارد شوند. مدلهای تک دوره ای عامل زمان را در خود لحاظ ننموده و بسیار ساده تر از مدلهای پویا که به بررسی پیکربندی زنجیره تأمین در طول
یک دوره زمانی خاص می پردازند، هستند. ( اوون [۹]و داسکین[۱۰] ، ۱۹۹۸:۴۲۳)
توسعه ظرفیت
یکی دیگر از شاخصه ها در طراحی زنجیره تأمین، توسعه ظرفیت است. این مشخصه معمولاً در مدلهای چند دوره ای در نظر گرفته میشوند به طوری که در هردوره، این تصمیم گرفته میشود که آیا تسهیل موجود یا استقرار یافته در دوره های قبل نیازی به تعدیل ظرفیت خود دارد یا خیر و اینکه مقدار تعدیل در ظرفیت چه مقدار میباشد.
تهیه و تدارکات
تهیه و تدارکات به دو دسته طبقه بندی میشوند: تدارکاتی که به مواد اولیه اشاره دارد. این مواد اولیه در داخل کارخانه به محصول نهایی تبدیل شده و به مراکز توزیع فرستاده میشود و دسته دوم شامل تأمین محصولات نهایی از تأمین کنندگان بیرونی است.
موجودیها
موجودیها شامل مواد اولیه، کالاهای در جریان ساخت و محصولات نهایی ساخته شده در درون زنجیره میباشد. وجود موجودی کالا به علت عدم تطابق عرضه و تقاضاست. موجودی یک محرک مهم در زنجیره تأمین میباشد زیرا تغییر در سیاستهای موجودی میتواند به صورت باورنکردنی بر روی کارایی و پاسخگویی زنجیره تامین اثرگذار باشد. مثلأ یک زنجیره تأمین با نگهداری حجم بالایی از موجودی کالا قدرت پاسخگویی خود را افزایش میدهد. موجودی کالای بالا همچنین موجب افزایش هزینه زنجیره تأمین خواهد شد. ( گانشن و هریسون، ۱۴۴:۱۹۹۷)
هنگامی که مجموعه ای از تسهیلات تأسيس میشوند، یک یا تعدادی از آن ها به دلایلی مانند آب و هوای نامناسب کاری، فاجعه های طبیعی و یا تغییر در مالکیت ممکن است طی دوره ای از زمان، دیگر غیرقابل دسترس باشند. این خرابی در تسهیلات ممکن است منجر به هزینه های حمل و نقل بسیار زیادی شود زیرا مشتریانی که قبلا توسط این تسهیل پاسخ دهی میشدند، الان باید توسط تسهیلاتی که در فاصله دورتری قرار دارند سرویس دهی شوند. از اینرو محققان بسیاری از این جنبه به مدل سازی و مینیمم کردن هزینه های موجود با در نظر گرفتن قابلیت اطمینان در طراحی زنجیره تأمین پرداختند. (وانانی [۱۱]و همکاران، ۲۰۰۹: ۲۵).
پارامترهای قطعی/احتمالی
از سوی دیگر، در نظر گرفتن پارامترها در شرایط عدم قطعیت یکی از مهمترین ویژگیهای طراحی زنجیره تأمین است که بر عملکرد کل شبکه تأثیر میگذارد. عدم قطعیت را میتوان تفاوت بین مقدار اطلاعاتی که لازم است تا یک فعالیت را انجام دهیم و مقدار اطلاعاتی که در واقع در دسترس ما میباشد، تعریف کرد.
به دلیل افزایش عدم قطعیت در زنجیره تأمین، سازمانها برای کاهش آسیب پذیری و افزایش قابلیت تحمل زنجیره تأمین خود مجبور به صرف منابعی برای پیشبینی تقاضا، تأمین کنندگان وعدم قطعیتهای داخلی سازمان شدهاند. توجه به این عدم قطعیتها و عوامل ایجادکننده ریسک موجب شده تا مسئله مدیریت ریسک در زنجیره تأمین مطرح شود(وانانی و همکاران، ۲۰۰۹: ۱۶).
مدیریت ریسک :
برای مقابله با ریسکها و کاهش احتمال وقوع و یا کم کردن پیامدهای آن ها، مدیریت ریسک ضرورت مییابد. تعاریف مختلفی برای مدیریت ریسک ارائه شده است که از میان آن ها میتوان به تعریف زیر اشاره نمود: