– کنستال تینوپل[۶۶] (۱۹۷۰) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی برخی از عوامل هم بسته به شادمانی دانشجویان کارشناس راچستر آمریکا، با توزیع یک پرسشنامه ۱۰ درجه ای بین ۵۸۱ نفر از دانشجویان به این نتیجه رسیدند که دانشجویان پسر در ابتدای تحصیل خود ، از شادمانی کمتری برخوردارند. اما دختران شادمانی بیشتری از خود نشان میدادند. پس از طی دوره چهار ساله، شادمانی پسران افزایش ولی شادمانی دختران کاهش یافت ( بهزادی آقایی ، ۱۳۸۸ ) .
– مطالعات زیادی در مورد نقش جنسیت در شادی در کشورهای مختلف انجام گرفته است. نتایج این تحقیقات در بعضی موارد متفاوت است. برای مثال ورود رودسن و ولین[۶۷] ( ۱۹۸۹) با فراتحلیل ۹۳ مطالعه دریافتند که زنان به طور متوسط خوشحال تر از مردان بودند ، آن ها همچنین عاطفه مثبت تر و رضایت مندی بیشتر از زندگی داشتند .
– وینهوون[۶۸] ( ۱۹۹۷ ) ارتباط شادمانی با سلامت را اینگونه بیان میکند که اولا فقدان شادمانی استرس زا است و استرس میتواند بیماریهای خطرناکی تولید کند . ثانیاً ، فرد شادمان در صورت مواجهه با یک بیماری سخت بهتر میتواند از پس آن برآید و ثالثا شادمانی برای رشد روانی فرد لازم و مفید است ، زیرا شادمانی به فرد کمک میکند که با فشارهای روحی مقابله کند ( به نقل از میرشاه جعفری ، ۱۳۸۱ ) .
– اسمیت و بورک ( ۱۹۹۰) دریافتند که رضایت شغلی معلمان میتوانند نقش اساسی در کاهش فشار روحی مربوط به شغل آینده داشته باشد. این دو محقق خاطر نشان میکنند که فشار روحی در بین معلمان عمومیت دارد. تقریباً ۷۵ درصد معلمان شرکت کننده در «تحقیق زندگی معلمان در شهرهای بزرگ» گفته اند یک یا دو بار در هفته فشار روحی مربوط به شغل را تجربه میکنند. در نتیجه فشار روحی میتواند تعهد و اثربخشی معلمان را کاهش دهد. منطق آن ها (اسمیت و بورک) بسیار دلنشین است: شما چه کسی را برای تدریس به فرزندتان ترجیحج می دهید؟ کسی که تدریس را چالش همراه با پاداش میداند، یا کسی که ورودش به کلاس ترس آور است ( بهزادی آقایی ، ۱۳۸۸ ) .
– کوپر[۶۹] و همکاران (۱۹۹۲) در پژوهشی تحت عنوان فعالیت اجتماعی و شادمانی به این نتیجه رسیده اند که فعالیتهای اجتماعی (فعالیت های گروهی) با میزان نشاط افراد رابطه مستقیم دارد و هر چه تعداد فعالیت ها بیشتر باشد بر شادی افراد افزوده می شود .
– هلن[۷۰] و دیگران ( ۱۹۹۳) در یک مطالعه پیرامون رضایت شغلی معلمان به این نتیجه دست یافت که ۴۲ درصد از معلمان از شغل خود نارضایتی داشته اند. آن ها اعلام کردند، حقوق و مزایا کمترباعث خشنودی آن ها می شود در حالی که همکاری و شرکت در تصمیم گیری مدرسه بیشتر رضایت شغلی آن ها را فراهم میکند (تیموری، ۱۳۸۳) .
– نتایج تحقیق لی ورلی[۷۱] ( ۱۹۹۴) تحت عنوان تعهد سازمانی ، در بین معلمان آموزشی نشان داد، تعهد سازمانی در بین مراکز آموزشی در سطح بالایی قرار دارد که این امر ، موجب افزایش رضایت شغلی می شود ( شفیعی ، ۱۳۸۱ ) .
– نتایج یک تحقیق پیمایشی جامع در مورد زندگی معلمان آمریکایی که توسط (لویس هاریس[۷۲] و همکاران، ۱۹۹۵ صورت گرفت) نشان میدهد که: تنها ۷ درصد پاسخ گویانی که از شغل خود بسیار راضی بودند و اظهار داشتند که در ۵ سال آینده شغل خود را تغییر خواهند داد. در مقابل ۳۸ درصد معلمانی که به گزینه «تا اندازه ای راضی» یا کاملاً ناراضی پاسخ داده بودند، اظهار داشتند که در آینده نزدیک شغل خود را تغییر خواهند داد. البته رضایت شغلی علاوه بر نگه داشتن معلمان در این حرفه به صورت غیر مستقیم در بهبود تدریس نیز مؤثر است ( بهزادی آقایی ، ۱۳۸۸ ) .
– آرگایل و همکاران (۱۹۹۵) پژوهشی درباره تأثیر سن و جنسیت و رابطه آن با شادمانی انجام دادن. نتایج پژوهش نشان داده است که با بالاتر رفتن سن میزان شادمانی افراد تا حدودی کاهش مییابد (علی پور و همکاران ، ۱۳۷۸) .
– انگلوس[۷۳] و همکاران (۱۹۹۶) عدم کارآمدی نسبی متغیرهای جمعیت نگاشتی در تأثیرگذاری بر شادمانی را به طرز روشنی نشان دادند . آن ها اقدام به بررسی اثر ۱۰ متغیر متفاوت بر میزان شادی ۲۱۶۴ مرد و زن نمودند . عوامل مورد بررسی آن ها عبارت بودند از سن ، نژاد ، اشتغال و بیکاری ، درآمد خانواده ، اشتغال رئیس خانواده ، تحصیلات ، مذهب ، جنس ، شهرنشینی و مرحله چرخه زندگی (مانند تجرد ، تأهل بدون فرزند ، تأهل با فرزند) . آنگلوس و همکارانش با بهره گرفتن از تمامی این ۱۰ عامل توانستند فقط ۱۰ درصد از تفاوت موجود در شادی بین دو نفر را توجیه کنند. تعجبی ندارد که آن ها نتیجه گرفتند در تعیین کننده های اصلی رفاه، روان شناختی هستند نه اقتصادی یا جمعیت نگاشتی، نتایج پژوهش نشان داده است که برخی از عوامل در مقایسه با عوامل دیگر، تأثیر بیشتری بر رفاه و شادی میگذارند. سن،مرحله چرخه زندگی خانوادگی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی،درآمد خانواده و پایگاه شغلی و سابقه کار از جمله این عوامل مهمند. در حالی که سن،نژاد،مذهب و تحصیلات ربط چندانی به شادی ندارند (آیزنگ، ترجمه فیروزبخت و همکاران، ۱۳۷۵) .
– استفن و استراک[۷۴] (۱۹۹۹)در جریان یک بررسی به این نتیجه رسیدند که افسرده ها به خصومت، افسردگی و اضطراب در دیگران دامن میزنند و خود طرد میشوند. به همین دلیل اشخاص مثبت و شاد به سادگی بیشتری میتوانند زندگی زناشویی شادی را پایه گذاری کنند( به نقل از بهزادی ، ۱۳۸۲) .
– بررسی های مایرز همکاران ( ۱۹۹۹) نشان میدهد که بین رضایت شغلی و احساس شادمانی همبستگی مثبتی تقریباً برابر r=0/4 وجود دارد. همچنین به بررسی درباره رضایت خاطر شغلی نشان میدهد که راضی ترین کارکنان کسانی هستند که در سلسله مراتب شغل مکان بالاتری را به خود اختصاص می دادهاند. مشاغل سطح بالاتر شادمانی بیشتری تولید میکنند که این ناشی از احساس داشتن کنترل بر امور خویشتن است (معتکف، ۱۳۸۴) .
– فرانسیس[۷۵] و همکاران (۲۰۰۰) تحقیقی تحت عنوان ویژگیهای روان شناختی و شادمانی در بین جوانان مذهبی انجام دادند . در این تحقیق نمونه ای مشتمل بر ۲۸۴ نوجوان مذهبی فهرست موضو عی شادکامی آکسفورد و شاخص تعیین کننده نوع میرز-بریگز را تکمیل کردند. افراد مذهبی برونگرا در فهرست موضوع شادکامی اکسفورد امتیاز بالاتری نسبت به افراد مذهبی درونگرا کسب کردند . به عبارت دیگر امتیاز شادمانی به تفاوتهای حسی یا درون یافتی، تفکر یا احساس و قضاوت یا ادراک بستگی ندارد .