آلوک[۳۵] (۲۰۰۹) در تحقیقی به بررسی کیفیت سود و ضریب پاسخ سود، در شرایطی که افزایش با ثبات در سود همراه با افزایش با ثبات در درآمد، پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که شرکتهای با رشد سود همراه با افزایش درآمد از کیفیت سود بالاتری نسبت به شرکتهای با رشد همراه با کاهش هزینه برخوردار میباشند. همچنین شرکتهای با افزایش درآمد عملکرد عملیاتی آتی بالاتری دارند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد شرکتهایی که دارای رشد همراه با درآمد هستند، ضریب پاسخ سود بالاتری دارند.
۲-۳-۱-۲- گزارشات تعدیل سود
پالمورس[۳۶] (۲۰۰۴) واکنش منفی بازار به گزارشات مالی تعدیلی در مواردی شدیدتر است که به تقلب مربوط باشد، موجب تغییر چندین حساب گردد، سود گزارش شده را کاهش دهد یا حسابرس یا مدیریت به آن مرتبط باشند.
رومانوس (۲۰۰۷) در رساله دکترای خود به بررسی تاثیر کیفیت سود بر واکنش سرمایه گذاران به گزارشات مالی تعدیلی پرداخت. نتایج این تحقیق دلالت بر این حقیقت دارند که عکسالعمل بازار به گزارشات مالی تعدیلی ارتباط معناداری با کیفیت سود دارد. به خصوص هر دوی کیفیت سود بر اساس اقلام تعهدی و کیفیت سود با بهره گرفتن از تفاوت مالیاتی – دفاتر ارتباط معنادار و منفی با واکنش سرمایه گذاران به گزارشات مالی تعدیلی وجود دارد. نتایج تکمیلی تحلیلها دلالت بر این موضوع دارد که نتایج پیش بینی مدل توسط استفاده از شاخص های اقلام تعهدی و تفاوت مالیاتی – دفاتر بهبود یافته است. رومانوس[۳۷] (۲۰۰۷) در تحقیق خود به بررسی تاثیر کیفیت سود بر گزارشات مالی تعدیلی پرداخت. وی در نتیجه گیری تحقیق خود بیان نمود: تأثیر کیفیت سود قبل از گزارشات مالی تعدیلی بر واکنش بازار به آن تأیید شد.
مور (۲۰۰۷) با بهره گرفتن از متغیرهای جریانهای نقدی عملیاتی تقسیم بر سود عملیاتی و تقسیم بر سود خالص، موجودی کالا تقسیم بر کل دارایی ها و تقسیم بر فروش، حسابهای دریافتنی تقسیم بر کل دارایی ها و تقسیم بر فروش، کل بدهیها تقسیم بر کل دارایی ها، سود خالص تقسیم بر کل دارایی ها، سود انباشته تقسیم بر کل دارایی ها، امتیاز Z آلتمن، فروش تقسیم بر کل دارایی ها، تغییر حسابرس مستقل شرکت در سال پیش، تغییر مدیریت ارشد در سال قبل، افزایش درصد مالکیت اشخاص درون گروهی الگویی برای پیش بینی گزارشهای مالی تعدیلی ارائه شد.
روتنستین[۳۸] (۲۰۰۸) به بررسی تغییرات نظام راهبری شرکت پس از تعدیل صورتهای مالی پرداخت. نتایج این تحقیق نشان میدهد که نظام راهبری شرکت پس از تجدید ارائههای کاهنده سود انباشته دستخوش تغییر می شود.
اموا[۳۹] (۲۰۰۸) بیان میدارد که واکنش منفی بازار به تعدیل گزارشهای مالی در مواردی شدیدتر است که مزایای اعطایی به مدیریت (بویژه پاداش وابسته به سهام ) بیشتر باشد یا شرکت کمیته حسابرسی مستقل نداشته باشد.
شولز (۲۰۰۸) تغییرات و تبعات بازار سرمایه به گزارشات مالی تعدیلی پرداخت. نتیجه تحقیق نشان میدهد که بازار سرمایه به تجدید ارائه صورتهای مالی واکنش منفی نشان میدهد و شدت آن در موارد مرتبط با تقلب یا اثرگذار بر درآمد شرکت بیشتر است.
گراهام و همکاران[۴۰] (۲۰۰۸) بیان میکنند که گزارشات مالی تعدیلی موجب افزایش نرخ بهره، کوتاهتر شدن زمان سررسید، افزایش احتمال وثیقه دار شدن وام و اعمال محدودیتهای بیشتر می شود.
بارنیو[۴۱] (۲۰۰۹) به بررسی تاثیر گزارشات مالی تعدیلی بر تحلیل و عکس العمل سرمایه گذاران پرداخت. سرمایه گذاران در مورد شرکتهایی با گزارشات مالی تعدیلی به ویژگیهایی بیشتر توجه میکنند و این موضوع دقت برآوردهای تحلیلگران را نشان میدهد.
لیو[۴۲] (۲۰۱۰) در تحقیقی که به بررسی رابطه بازده سهام و حسابداری سود پرداخت. وی بیان می کند زمانیکه مدیران با اهداف فرصتطلبانه سودها را مدیریت میکنند، سودهای حسابداری اندازهای از عملکرد مالی شرکت هستند که قابلیت اتکای کمی دارند. هر چه سودها قابلیت اتکای کمتری داشته باشند، حاوی اطلاعات مفید کمتری میباشند.
۲-۳-۲- تحقیقات داخلی
۲-۳-۲-۱- کیفیت سود
ثقفی و کردستانی (۱۳۸۳) به بررسی رابطه بین کیفیت سود و واکنش بازار به تغییرات سود نقدی پرداختهاند. نتایج تحقیق نشان داد سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران هنگام واکنش به تغییرات سود نقدی، کیفیت سود شرکتها را در نظر نمیگیرند.
نوروش و مجیدی (۱۳۸۴) درتحقیقی رابطه کیفیت سود و هزینه سرمایه را در شرکتهای بورسی ایران بررسی کردند. نتایج تحقیق نشان داد که در دوره مورد آزمون (۱۳۸۲- ۱۳۷۸) به استثنای سال ۱۳۷۹ رابطه معکوسی بین کیفیت سود و هزینه سرمایه وجود دارد.
خواجوی و ناظمی (۱۳۸۴) تاثیر ارقام تعهدی بر کیفیت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار داد. طبق نتایج به دست آمده از تحقیق، میانگین بازده سهام شرکتها، تحت تاثیر میزان ارقام تعهدی و اجزای مربوط به آن قرار نمیگیرد. به عبارت دیگر، نمی توان پذیرفت که بین میانگین بازده شرکتها اختلاف معنیداری وجود دارد وقتی که ارقام تعهدی آنها به کمترین و بیشترین میزان گزارش میشود.
مشایخ و اسماعیلی (۱۳۸۵) به بررسی رابطه بین کیفیت سود و برخی از جنبه های اصول راهبری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران پرداختند و به این نتیجه رسیدند که بین کیفیت سود و درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره و تعداد اعضای غیر موظف اعضای هیئت مدیره رابطهای وجود ندارد. اما رابطهای غیر خطی بین اقلام تعهدی و درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره مشاهده گردید. به طور کلی، تعداد مدیران غیر موظف و درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره که از ساز و کارهای حاکمیت شرکتی محسوب میشوند، در ارتقای کیفیت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس نقش با اهمیتی ندارند.
کرمی و همکاران (۱۳۸۵) به بررسی رابطه بین کیفیت سود و افزایش سرمایه از محل مطالبات سهامداران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج حاصله اگر چه نشانگر پایین بودن کیفیت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است، لیکن هیچ رابطهای را بین کیفیت سود و افزایش سرمایه از محل مطالبات سهامداران نشان نمیدهد.
کردستانی و همکاران (۱۳۸۶) به بررسی برخی از ویژگیهای کیفی اطلاعات با هزینه سرمایه در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج تحقیق آنها به عدم رابطه بین هزینه سرمایه با معیار محافظه کاری و کیفیت اقلام تعهدی اشاره دارد.
قائمی و همکاران (۱۳۸۷) به بررسی رابطه کیفیت سود و بازده سهام شرکتها پرداختند. تایج نشان میدهد بازده سهام شرکتها، تحت تاثیر میزان اقلام تعهدی و اجزای مربوط به آن قرار میگیرد. به عبارت دیگر بین بازده شرکتهایی که اقلام تعهدی آن ها به کمترین و بیشترین میزان گزارش می شود، اختلاف معنیداری وجود دارد.