مک کلند در زمینه نیاز به پیشرفت در افراد چندین فرضی را بیان میکند :
-
- افراد از لحاظ درجه ای از پیشرفت که آن را تجربه ای رضایت بخش تلقی میکنند با هم تفاوت دارند.
- افراد واجد شرایط نیاز به پیشرفت بسیار در مقایسه با افراد واجد شرایط نیاز به پیشرفت کمتر، موفقیت های زیر را ترجیح داده و در آن ها سخت کار میکنند.
الف- موفقیت مشتمل بر مخاطره متوسط در مواردی که مخاطره اندک باشد، احساسات مربوط به پیشرفت حداقل خواهد بود و در مواردی که مخاطره بسیار باشد، احتمالا پیشرفت حاصل نخواهد شد.
ب- موفقیت هایی که در آن ها آگاهی از نتایج حاصل می شود. شخص واجد شرایط انگیزه پیشرفت زیاد مایل است بداند که آیا به حصول پیشرفت نایل آمده است یا نه.
ج- موفقیت هایی که در آن ها مسئولیت فردی فراهم می شود. شخصی که گرایش به پیشرفت دارد میخواهد مطمئن شود که کسی غیر از او برای پیشرفت امتیاز نگیرد.
- از آن جایی که این سه گونه موفقیت در نقش های کارآفرین یافت میشوند، لذا افرادی که نیاز به پیشرفت بالا دارند به نقش بازرگانی کارآفرین به عنوان حرفه ای مادام العمر جلب میشوند.
مک کلند در این کار موفق بود این نظریه پرداز به پژوهش های گسترده ای در جوامع مختلف دست زد و ضمن این بررسی ها به رابطه بسیار نزدیک میان انگیزه پیشرفت و توسعه اقتصادی ملل دست یافت. پژوهش های وی نشان داده است جوامعی که دارای اوج و انحطاط بوده اند، علت آن میزان انگیزه پیشرفت در مردم آن جوامع بوده است، جوامعی که در دوره ای از زمان، انگیزه پیشرفت در مردم آن ها زیاد بوده است، تمدن آن ها اوج داشته است و جوامعی که دوره ای از زمان، انگیزه پیشرفت در مردم آن ها در حالت سکون بوده، انحطاط داشته یا اوجی نداشته اند.
به هر حال، پژوهش های مک کلند ثابت کرد که انسانها هستند که تاریخ را میسازند و نه اینکه تاریخ انسان ها را. البته اثر محیط را بر انسان نمی توان منکر شد، اما انسان در این میان نقش مهم تری را ایفا میکند(نایلی، ۱۳۷۳، به نقل از صابر ماهانی،۱۳۸۸).
حجم زیادی از پژوهش ها ثابت میکنند که عملکرد افراد با انگیزه پیشرفت بالا، بهتر از عملکرد افراد با انگیزه پایین پیشرفت است. برای نمونه مک کلند(۱۹۶۱) دو گروه آزمودی را، که از لحاظ انگیزه پیشرفت با هم متفاوت بودند به انجام دادن تکلیف واحدی وا میدارد، تکلیف این بود که آزمودنی ها حروف مخلوط را که به آن ها داده می شد، به کلمات معنادار تبدیل کنند، در آغاز کار هر دو گروه دارای عملکرد مشابه بودند، اما با پیشرفت آزمایش، گروه دارای انگیزه پیشرفت زیاد از گروه دارای انگیزه پیشرفت کم جلو می افتد(گنجی و حسن زاده،۱۳۷۸).
سیف(۱۳۷۵)، در مورد تاثیر انگیزش پیشرفت یادگیری در عملکرد میگویند، پژوهش های انجام گرفته حاکی از آنند که افراد دارای انگیزش پیشرفت زیاد در انجام کارها از جمله یادگیری بر افرادی که از این انگیزه بی بهره اند پیشی می گیرند، بنابرین، می توان دریافت که علاوه بر مختصات و ویژگی های مختلف خانوادگی که در مورد فوق اشاره شد، عوامل دیگری مانند دموکراتیک بودن محیط خانواده، تعداد فرزندان خانواده، شخصیت والدین و ارزش های حاکم بر خانواده می توان تاثیر زیادی بر میزان پیشرفت تحصیلی فرزندان آن خانواده داشته باشد(محسن پور،۱۳۸۱، به نقل از صابر ماهانی،۱۳۸۸).
ج- نظریه اسناد
بسیاری از پژوهش های مربوط به مسائل تحصیلی در حوزه نظریه اسناد است. نظریه اسناد بر تببین های مردم درباره علل رفتارها، چه رفتار دیگران و چه رفتار خود توجه دارد و از نظریه های غنی روانشناسی اجتماعی درباره ادراک شخصی نشأت گرفته است. نظریه اسناد بر این فکر که آیا رفتار ها را به فرد یا موقعیت نسبت میدهند و بر راهنمایی که مسئول شکست یا موفقیت شخص می شود و بر این که چگونه تصمیم گیری های اسنادی، رفتار های بعدی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد، متمرکز است. نظریه پردازی های و پژوهش های برنارد واینر (۱۹۸۵ و ۱۹۷۹) در تعیین علل موفقیت و شکست، نوعا یک الگوی تجربی را در زمینه موفقیت یا شکست تحصیلی به کار میگیرد(درتاج،۱۳۸۰).
طبق این تئوری، استنباطی که افراد از موفقیت یا شکست خود دارند، عامل مهمی است که تعیین کننده رفتار پیشرفت گرا و انتظارات آتی آن ها از عملکرد شان است (گنجی و حسن زاده، ۱۳۷۸).
اسناد های توانایی و تلاش، درونی و اسناد های دشواری تکالیف و شانس، خارجی اند. توانایی حالت نسبتا ثابت و غیر قابل تغییری دارد. ولی تلاش میتواند تغییر یابد، دشواری تکالیف نیز اساسا یک ویژگی ثابت است در حالی که شانس، غیر قابل پیشبینی و متغییر است. از مفاهیم عمده در نظریه اسناد، منبع کنترل است. منبع کنترل(درونی، بیرونی) میتواند در تبیین عملکرد تحصیلی دانش آموزان بسیار مهم باشد، فرد دارای منبع کنترل درونی، موفقیت ها و شکست هایش را به تلاش و تواناییهای خود نسبت میدهد چنین فردی با جدیت تلاش میکند(کدیور،۱۳۸۲).
مک میلان و فورستاین (۱۹۸۱) اظهار میدارد، با توجه به اینکه اسناد ها عملکرد تحصیلی را تحت تاثیر قرار میدهند، متخصصان تعلیم و تربیت باید به دانش آموزان یا دانشجویان خود کمک کنند تا به سازکارانه ترین و از نظر تحصیلی مفید ترین نتایج علمی ممکن دست یابند. چندین پژوهش نشان داده است که اسناد دادن به عوامل قابل کنترل و ناپایدار ممکنئاست عملکرد های تحصیلی را پس از شکست تسهیل کند(فورستادین به نقل از گتزلز و همکاران، ترجمه کریمی،۱۳۷۸،به نقل از صابر ماهانی،۱۳۸۸).
خلاصه اینکه اسناد ها، مجموعه ای از رفتار های تحصیلی را تحت تاثیر قرار میدهند، از جمله عملکرد در آزمون ها، پایداری در تکالیف دشوار و حتی حضور در جلسه مطالعه کردن(بوستادین[۲۹]، به نقل از درتاج،۱۳۸۰)
خلاقیت :
مفهوم خلاقیت
خلاقیت مفهوم پیچیده ای است. این پیچیدگی از این نظر است که از ابعاد مختلف و منظرهای متفاوت بدان توجه شده است در حال حاضر اندیشمندان عقیده دارند که خلاقیت خصیصه ای نیست که در اختیار افراد معدودی قرار گرفته باشد. بلکه همه انسانها به نحوی از آن برخور دارند، اما امکان بروز آن در افراد با توجه به تفاوت های فردی متفاوت است. برخی از محققین آن را محصول ساخت ژنتیکی فرد و برخی دیگر آن را محصول محیط برشمرده اند. نظر غالب امروز، خلاقیت را محصول مشترک ساخت ژنتیکی و محرک های محیطی میداند.
محققان معتقد هستند که همه ی انسانها در کودکی استعدادی خلاق دارند، اما نبودن محیطی مناسب، بی توجهی و تقویت نکردن این توانایی مانع ظهور آن میگردد. یعنی اینکه «خلاقیت یک توانایی قابل پرورش است».
خلاقیت مفهومی است که در طول تاریخ، تعریف آن تغییراتی کردهاست. برای مثال، خلاقیت، نوین و نامعمول فکر کردن و رسیدن به راه های نامتعارف است. و یا به نظر استرنبرگ خلاقیت ترکیبی از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری، حساسیت در برابر نظریاتی که یاد گیرنده را قادر میسازد خارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیاندیشد که حاصل آن رضایت شخصی و احتمالاً خشنودی دیگران خواهد بود.
گیلفورد خلاقیت را با تفکر واگرا(دست یافتن به دستیافته های جدید برای مشکل) در مقابل تفکر همگرا(دست یافتن به پاسخ) مترادف دانسته است.