۲-۲-۴ – همدلی و کیفیت زندگی
کالیوپسکا[۹۴] (۲۰۰۷) دریافته است که دانشجویان با احساس همدلی زیاد، در مقایسه با دانشجویانی که کمترین حد همدلی را دارند، نگرشهای مثبتتری به رفتارهای ایجادکنندهی سلامتی داشته و شیوه رفتاری آن ها سالمتراست که این مسئله از مؤلفه های کیفیت زندگی است، در پژوهشهای قبلی باتسون[۹۵] (۲۰۰۰ )؛ ریف و همکاران (۲۰۱۰ )؛ سوسا و همکاران (۲۰۱۰)؛ لاورنس، شاو، بیکر، بارون کوهن ، پرانیس[۹۶] (۲۰۰۰)، به رابطه همدلی و روابط اجتماعی اشاره شده است. همدلی عنصری ضروری برای عملکردهای موفقیتآمیز بین شخصی (سوسا و همکاران، ۲۰۱۰) ؛ پاسخدهی هیجانی به احساسات فرد دیگر (دیواید، ونبوکستل، زالبرگ، گودنا و متیس[۹۷]، ۲۰۰۶ ؛ نومنما، هیروانن، پارکولا و هیتانن۲۰۰۸[۹۸]؛ شامای- تسوری، هارون پرتز و پری[۹۹]، ۲۰۰۸)؛ و فرایند زیر بنایی تغییرات روانشناختی واقعی است (راجرز[۱۰۰]، ۱۹۵۹)، که از طریق توانایی سهیم شدن در حالات هیجانی دیگری، دریافت پسخوراند منظم از روابط بین شخصی (پرانیس، ۲۰۰۰) و آگاهی از احساسات فرد دیگر (لپن، مککین، کاربونل و هاگن[۱۰۱]، ۱۹۸۵)، مشکلات بین شخصی را کاهش میدهد و زمینه بهبود روابط اجتماعی را فراهم میسازد. همدلی به فرد اجازه برقراری تماس مؤثر با محیط اجتماعی پیرامون خود را میدهد، او را با محیط اجتماعی پیوند میزند، کمک به دیگران را برای فرد تسهیل و از وارد کردن آسیب به افراد دیگر جلوگیری میکند (بارون- کاهن و ویلرایت[۱۰۲]، (۲۰۰۴). همدلی ویژگی شخصیتی است که با کیفیت روابط بین شخصی مرتبط است. بنابرین، انتظار میرود همبستگی بین همدلی و روابط اجتماعی و انسانی معنادار باشد. بر عکس، میتوان انتظار داشت رابطه بین همدلی و عوامل شخصیتی چون پرخاشگری و خصومت، که کیفیت روابط اجتماعی را مختل میکنند، منفی باشد (حجت[۱۰۳] ، ۲۰۰۵ ).
۲-۲-۵- هوش اخلاقی و همدلی
در پژوهشها به رابطه بین بخشش که از مؤلفه های هوش اخلاقی است و همدلی اشاره شده است. برای نمونه در پژوهش خدابخش و منصوری (۱۳۹۱) با عنوان رابطه عفو با همدلی در دانشجویان پرستاری و پزشکی انجام شده است، به این نتیجه رسیده اند که، بین بخشش و همدلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ((p=0/31. در پژوهش تام (۲۰۰۸) که بر روی دانشجویان پزشکی و پرستاری انجام شد نشان داد، بین بخشش و همدلی همبستگی معنادار وجود دارد (p= 0/035) . ماچبرگ (۲۰۰۵) در تبیین رابطه بین بخشش و همدلی در میان پروتستانها و کاتولیک ها در ایسلند شمالی، همبستگی مثبت بین بخشش و همدلی را گزارش میکند. در پژوهشهای مککالوف و ورتینگتون (۱۹۹۵)، برز (۲۰۰۱) که بر روی دانشجویان پزشکی در ایالات متحده به منظور بررسی رابطه بخشش و همدلی صورت گرفت، نیز به رابطه مثبت بین بخشش و همدلی اشاره شده است.
۲-۳- فرضیههای پژوهش
فرضیه های اصلی این پژوهش عبارتند از:
-
- ابعاد هوش عاطفی پیشبینی کننده معنی دار ابعادکیفیت زندگی هستند.
-
- ابعاد هوش اخلاقی پیشبینی معنی دار ابعاد کیفیت زندگی هستند.
-
- ابعاد هوش عاطفی پیشبینی کننده معنی دار همدلی هستند.
-
- ابعاد هوش اخلاقی پیشبینی کننده معنی دار همدلی هستند.
-
- همدلی پیشبینی کننده معنی دار ابعاد کیفیت زندگی است.
- همدلی، نقش میانجی گری، در رابطه بین ابعاد هوش عاطفی، ابعاد هوش اخلاقی و ابعاد کیفیت زندگی را دارد.
فصل سوم
روش پژوهش
۳- ۱- طرح پژوهش و بیان متغیرها
پژوهش حاضر، از نوع همبستگی است که در آن، در قالب یک مدل طرح تحلیل مسیر، روابط علّی میان متغیرهای پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. متغیرهای پژوهش عبارتند از: کیفیت زندگی (متغیر درونزاد)، هوش عاطفی و هوش اخلاقی (متغیرهای برونزاد)، و همدلی (متغیر میانجی).
۳-۲- جامعه و شر کتکنندگان در پژوهش
جامعه آماری این پژوهش، متشکل از دانشجویان کارشناسی است که در سال ۱۳۹۳-۱۳۹۲ در دانشگاه شیراز مشغول به تحصیل بودند. به منظور انتخاب اعضای گروه نمونه، ۲۹۸ دانشجو با بهره گرفتن از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب گردیدند. بدین صورت که ابتدا از فهرست دانشکدهها ۴ دانشکده به تصادف انتخاب، سپس در هر دانشکده ۳ کلاس به طور تصادفی انتخاب شده و کلیه دانشجویان آن کلاسها مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات بیشتر در جدول ۳-۱ ارائه شده است.
جدول۳-۱: تعداد شرکتکنندگان در پژوهش به تفکیک دانشکده ها
دانشکده
تعداد
درصد
علوم انسانی
۷۵
۱۷/۲۵
حقوق و علوم سیاسی
۷۵
۱۷/۲۵
دامپزشکی
۷۳
۴۹/۲۴
علوم تربیتی و روانشناسی
۷۵
۱۷/۲۵
کل
۲۹۸
۱۰۰
۳-۳- ابزارهای پژوهش
۳-۳-۱- پرسشنامه هوش عاطفی[۱۰۴]:
این پرسشنامه توسط پترایدز و فارنهام[۱۰۵] در سال ۲۰۰۱ و بر اساس الگوی ترکیبی هوش عاطفی ساخته شد. فرم اولیه این مقیاس دارای ۱۱۴ سوال و ۱۵ مقیاس است. این پرسشنامه یک فرم ۳۰ گویهای نیز دارد (احمدی ازغندی و همکاران، ۱۳۸۵) که در این پژوهش از آن استفاده شد (پیوست ۱). به هر گویه نمره ۱ (کاملا مخالفم) تا ۵ (کاملا موافقم) داده میشود و با جمع نمرههای به دست آمده از هر بعد، نمره کل پرسشنامه به دست میآید. این پرسشنامه چهار بعد خوشبینی (۳، ۵، ۱۲، ۱۳، ۲۰، ۲۴، ۲۷)، درک عواطف خود و دیگران (۶، ۹، ۱۱، ۱۵، ۱۷، ۱۹، ۲۱، ۲۳، ۲۹، ۳۰)، کنترل عواطف (۴، ۷، ۱۰، ۱۴، ۱۸، ۲۳، ۲۵) و مهارتهای اجتماعی (۱، ۲، ۸، ۱۶، ۲۶، ۲۸) را میسنجد و سوالات ۲، ۴، ۵، ۷، ۸، ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۶، ۱۸، ۲۲، ۲۵، ۲۶، ۲۸) به صورت معکوس نمره گذاری میشوند (یارمحمدیان و کمالی، ۱۳۸۶).
پترایدز و فارنهام (۲۰۰۱)، همسانی درونی این پرسشنامه را برابر با ۸۶/۰ گزارش کردهاند. همچنین وجود همبستگی مثبت و معنادار بین نمرات این پرسشنامه و نمرات پرسشنامه نیمرخ شخصیتی آیزنگ گویای روایی همزمان مطلوب این پرسشنامه است (دلاورپور، سلطانی و حسینچاری، ۱۳۸۷). مارانی (۱۳۸۲)، یوسفی و صفری (۱۳۸۸)، احمدی ازغندی و همکاران (۱۳۸۵) و دلاورپور و همکاران (۱۳۸۷)، صبری (۱۳۹۰)، پایایی این پرسشنامه را با بهره گرفتن از روش الفای کرونباخ در دامنهای از ۷۶/۰ تا ۸۸/۰گزارش نمودهاند. در پژوهش حاضر جهت تعیین پایایی این آزمون از روش ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریب ۸۹/۰ برای کل پرسشنامه و برای ابعاد خوشبینی، درک عواطف خود و دیگران، کنترل عواطف و مهارتهای اجتماعی، به ترتیب برابر با ۸۱/۰، ۷۶/۰، ۶۸/۰، ۶۷/۰ به دست آمد.