حافظه ی زنجیره ای، توانایی به خاطر آوردن ترتیب عملیات مورد نیاز برای حل یک مسئله است.
سازماندهی زنجیره ای، توانایی مشخص کردن ترتیب اعداد است. کودکان با مشکل در این مهارت ممکن است در یادگیری جدول ضرب مشکلاتی داشته باشند. این مشکل ممکن است به سایر مشکلات در سازمان دهی زنجیره ای مربوط باشد.
بیان کلامی ریاضیات، توانایی بیان اصطلاحات و مفاهیم ریاضی است.
نمادگری انتزاعی، توانایی درک شکل اعداد به وسیله ی نمادهاست. کودک با مشکل در این حوزه مشکلات ویژه ای در جبر دارند.
تداعی های شنیداری – دیداری، توانایی مربوط به ساختن یک عدد با یک نماد کتبی است. کودکان با مشکل در این مهارت به خوبی می شمارند ولی نمی توانند اعداد را بخوانند.
خوشه کردن، توانایی تشخیص یا تعیین گروه هایی از اشیا (مجموعه ها) است.کودکان با مشکل در این مهارت مجبورند اشیا را تک تک بشمارند.
دستکاری عینی ریاضی، توانایی تخمین اندازه و تعداد اشیای واقعی نظیر مکعب ها و میله هاست. کودکان با مشکل در این مهارت، مشکلاتی را به هنگام انجام محاسبات عملی با این اشیا دارند. اغلب این موضوع غیرمنتظره است زیرا بیشتر مردم دستکاری عینی را آسان تر از دستکاری انتزاعی می دانند.
نگه داری کمیت، توانایی درک این است که کمیت با شکل تغییر نمی یابد
تشکیل تناظر یک به یک، این مورد توانایی توزیع نسبت های ثابت ریاضی است.
بازنمایی ترسیمی اعداد، توانایی به خاطر آوردن و نوشتن اعداد است.
تعبیر و تفسیر علائم پردازش، توانایی خواندن و درک نمادهای حساب نظیر «+» و «-» است. کودکان با مشکل در این حوزه ممکن است در درک منظور یک علامت کتبی، فوق العده کند باشند(سلیکووتیز، ۱۳۸۱، ص۱۳۴-۱۳۸).
مشکلات دانش آموزان با ناتوانی در یادگیری ریاضی
دانش آموزان با ناتوانی در یادگیری ریاضی از مشکلات زیر رنج میبرند:
در یادگیری ، به خاطر سپردن و یادآوری اعداد مشکل دارند .
مفاهیم بنیادی اعداد را درک نمی کنند .
در محاسبه کند هستند .
مهارت های لازم را برای محاسبه ندارند یا در آن ها ضعیف هستند .
این دانش آموزان در ۴ دسته از مهارت های اساسی یادگیری پیشرفت ضعیفی دارند :
الف )مهارت های زبانی ، شامل :
-فهمیدن و نامیدن اصطلاحات ریاضی
-فهمیدن و نام بردن عمل ها و مفاهیم ریاضی
-تبدیل دستورات مکتوب به نمادهای ریاضی
ب )مهارت های ادراکی شامل :
-خواندن و شناخت نمادهای عددی یا نشانه های حساب
-ادراک فضائی اشیاء و تجسم
-درک ثبات شکل
-تشخیص تصویر و شکل از زمینه
ج )مهارت های ریاضی ،شامل :
-شمارش اشیاء
-رعایت مراحل ریاضی
-یادگیری جدول ضرب
د ) مهارت های مربوط به توجه شامل :
-کپی کردن درست اعداد
-مشاهده نمادهای عملیاتی به طرز صحیح
-هماهنگی چشم و دست(مقدم، ۱۳۸۹، به نقل از لرنر ، ۱۹۹۶).
– در شمردن اعداد با صدای بلند و به ترتیب دچار مشکل است .
– در درک مفهوم عدد دچار مشکل میباشد . مثلا : ۸ تا ااز ۱۲ تا مداد را نمی تواند جدا کند .
– فاصله بین اعدا را تشخیص نمی دهد . مثلا : ۲ به کدام نزدیک تر است ؟ ۴ یا ۷
– در تشخیص ، نام گذاری و تفاوت و ترسیم اشکال هندسی دچار مشکل است
– در شناخت اندازه و حجم مشکل دارد . مثلا در ردیف کردن اشکال هندسی به ترتیب اندازه و حجم مشکل دارد.
– اعداد را به صورت معکوس می نویسد یا میخواند . مثلا ۱۲ را ۲۱ میخواند .
– در درک مفهوم جمع و تفریق دچار مشکل است .
– در جمع و تفریق های چند رقمی یک ستون را جا می اندازد .
– در جمع و تفریق های با انتقال دچار مشکل است .
– در تناظر یک به یک دچار مشکل است .
– توانایی نسخه برداری یا رو نویسی از اشکال و اعداد را ندارد .
– علیرغم تکرار زیاد ، در فراگیری جدول ضرب دچار مشکل میباشد .
– درک کافی از زمان ندارد . ( مفهوم هفته ، روز ، نیم ساعت ، ربع ساعت و غیره )
– در شناخت علائم ریاضی دچار اشکال است . ( = – + و….)
– در درک ارزش پول دچار اشکال است.
– در شناخت مفاهیم مقدماتی دچار اشکال است. ( بالا ، پائین ، جلو ، عقب و ….) .
– در درک ارزش مکانی دچار اشکال است.
– در درک و حل مسئله دچار مشکل است .
– در عملیات ذهنی ( جمع و تفریق ) دچار اشکال است .
موسیقی و مهارت های مربوط به ریاضی:
ارتباط موسیقی و ریاضی که در طول تاریخ مطرح بوده است نشان دهنده ی این است که ارتباط عصبی خاص بین مناطق موسیقی و ریاضی در مغز وجود دارد. با بهره گرفتن از روش های تصویر برداری و رفتاری از مغز محققان به مناطق مشترکی که ضمن انجام عملیات ریاضی در مغز فعال میشوند، پی برده اند.مناطق اصلی ریاضی در مغز ارتباطات اساسی با مناطقی از مغز که درگیر موسیقی هستند، دارند(جنسن، ۱۳۸۶، ص ۵۷-۵۸).
موسیقی واقعاً تاثیراتی سودمند روی یادگیری دارد. شاو معتقد است که موسیقی بسیاری از عملکردهای سطح بالای مغز مانند ریاضی و علوم را مورد استفاده قرار میدهد و آموزش در قالب موسیقی میتواند این عملکردها را افزایش دهد. او به همراه فرانسیس راشر در دانشگاه ویسکونسین مطالعات اضافی دیگری انجام دادند که ارتباط بین موسیقی و استدلال فضایی گیجگاهی را بررسی میکرد(مقدم، ۱۳۸۹، به نقل از شاو، ۲۰۰۰). استدلال فضایی گیجگاهی یک توانایی برای تصور کردن مشکل و راه حل آن است که معمولاً به فهم مفهومی بیشتر یک مسئله منجر میشود. تمپل گراندین درباره ریاضیات و موسیقی و ارتباط میان آن ها میگوید که: موسیقی و ریاضیات «سطح عمیقی» از فهم قوانین طبیعت و انسان را تداعی میکند، موسیقی تأثیر حسی و ریاضیات یک تأثیر منطقی از طبیعت حرکت را نشان میدهد. به عنوان مثال اگر یک ریاضیدان بخواهد یک مقاله ریاضی را درک کند باید ابتدا با تعاریف، قضیهها، مثالها، متن میانجی و صحت و سقم راه های اثبات آشنا باشد.علاوه بر آن هدف ریاضیات، نه تنها فقط پی بردن به صحت یک مسئله نیست بلکه درک دلیل صحیح بودن آن مسئله میباشد. حالت نواختن یک آهنگ درست مثل فهم یک مسئله ریاضی است، معنا و مفهوم با نمادهای معتبر مرتبط میشوند. که شامل تمامی اطلاعات ضروری است، اما موفقیت واقعی این ارتباط به زمینه کلی آموزش، فرهنگ و تاریخ بستگی دارد(ساطعی، ۱۳۸۲).
۸- ۳- ۲- اختلال درخواندن :