در مورد جرایم سازمان یافته، به علت لزوم مبارزه همه جانبه و فراگیر با این نوع جرایم، تمایل به ارائه ی تعاریف موسع دارد.[۴۵]
در حقوق داخلی نیز متدلوژی متداول و پسندیده در قانون گذاری ایجاب میکند، قانون گذار عملی را که برای اولین بار وارد عرصه حقوق کیفری می کند و بدان وصف مجرمانه میدهد، تعریف نماید. البته، نباید ناگفته گذاشت که تعریف جرم در قانون داخلی محدود به تعریف بینالمللی نیست. زیرا در این صورت میلیون ها قربانی قاچاق در سراسر دنیا بدون حمایت باقی می مانند. به این جهت که بسیاری از افرادی که قربانی قاچاق داخلی مخصوصاً از نواحی روستایی به نواحی شهری هستند، از پوشش حمایتی قانون خارج میشوند.[۴۶] در حالی که از نظر بینالمللی، قاچاق انسان الزاماًً دارای وصف فراملی است.
تعریف جرم از آن جهت واجد اهمیت است که ضمن اینکه تضمینی برای اصل برائت است، موجب آگاهی بهتر تابعان حقوق کیفری از ماهیت جرم شده و افراد میتوانند رفتار خود را به نحوی تنظیم کنند که موجب نقض مقررات نشوند. بدین سان، تعریف شفاف از جرم، کارکرد پیشگیرانه دارد. لیکن، قانون گذار ایران در قانون مبارزه با قاچاق انسان بدون این که تعریفی جامع از قاچاق انسان ارائه نماید، به شرح مواد یک و دو، مصادیق و طرق ارتکاب بزه، قاچاق و اعمال در حکم قاچاق را بیان نموده است.[۴۷]
از آن جایی که معمولاً دو اصطلاح قاچاق انسان و مهاجران موجب اشتباه و اختلاط میشوند، تفاوت های اساسی آن ها را در چند گزینه بررسی میکنیم:
۱-هویت بزه دیده:در قاچاق انسان با بزه دیده ای سر و کار داریم که موضوع نوعی استثمار قرار گرفته است که با آنچه یک مهاجر غیرقانونی ممکن است تجربه کند متفاوت است. برای مثال ممکن است یک مهاجر دستمزد کمتری نسبت به یک کارگری که دارای پروانه اقامت است، دریافت کند. اما به یک بزه دیده قاچاق غالباً هیچ دستمزدی در قبال خدماتش پرداخت نمی شود. این استثمار جزء لاینفک فرایند قاچاق است و از جای دیگری نشأت نمی- گیرد. در بزه قاچاق مهاجرین، به جز دولتی که قوانین مهاجرتش نقض شده است، مجنی علیه دیگری وجود ندارد. زیرا در این موارد معمولاً از سوی شخصی که خواهان انتقال از یک کشور به کشور دیگر است وجهی به قاچاقچی پرداخت می شود و در قبال آن قاچاقچی هم به وسیله فراهم نمودن موجبات انتقال وی تسهیلاتی را ارائه می- کند. در برخی از کشور ها این کار حتی به صورت تضمینی انجام میگیرد. به این معنا که اگر مهاجر موفق به ورود به کشور مقصد نشد، مجدداً امکان مسافرت برای وی فراهم می شود.[۴۸]به همین دلیل در فرایند قاچاق مهاجرین، شخص قاچاق شده بزه دیده نیست بلکه یک مشتری محسوب می- شود. البته در این روند ممکن است قاچاقچی از افراد مذکور اخاذی کند یا از ارائه خدمات به آن ها به طریق مطمئنی خودداری نماید و یا حتی آن ها را مورد تعرض جنسی و جسمی قرار دهد. اما نهایتاًً یک رابطه غیرقانونی ولی اساساً تجاری بین آن ها قابل شناسایی است و همین نکته یکی از تمایزات اساسی قاچاق انسان و قاچاق مهاجرین است.
۲-رضایت بزه دیده: قاچاق مهاجرین تقریباً و بدون استثمار با رضایت کامل ارتکاب مییابد. بنا براین مهاجرت غیر قانونی در حقیقت شرکت در ارتکاب جرم است. اما در قاچاق انسان در اغلب موارد، رضایت بزه دیده مخدوش است. لیکن باید توجه نمود که گاهی صحبت از عدم رضایت بزه دیده در قاچاق انسان گمراه کننده است. زیرا اساساً این طور نیست که قاچاق انسان در همه موارد بدون «رضایت اگاهانه» بزه دیده ارتکاب مییابد. بدین نحو که معمولاً شخص قاچاق شده رضایت اولیه برای انتقال دارد اما غالباً از شرایطی که در آینده خواهد داشت، آگاهی ندارد و راضی به قرار گرفتن در شرایطی برده وار نیست. بنابرین، اگر در فرایند قاچاق مورد سوءاستفاده قرار گیرد، رضایت اولیه نیز باطل و “قاچاق مهاجر” به “قاچاق انسان” تبدیل می شود. زیرا هیچ کس نمی تواند راضی به بردگی شود یا این که راضی شود در شرایط شبیه بردگی مورد استثمار قرار گیرد.
- هدف نقل و انتقال: قاچاق انسان و قاچاق مهاجران متضمن نقل و انتقال انسان است اما تفاوت کلیدی آن ها هدف این نقل و انتقال است. هدف قاچاقچیان انسان از جا به جایی افراد از همان ابتدا، بهره کشی از آن ها در کشور مقصد و به دست آوردن منفعت است. اما در نقل و انتقال ، هدف مرتکب ایفای قرارداد خود با متقاضی مهاجرت مبنی بر عبوردادن وی از مرز است. بنابرین، مقصد اولیه وی اعمال کنترل و نظارت بر مهاجر یا اخاذی یا بهره کشی از وی نیست، اگر چه ممکن است سرانجام منجر به این نتایج شود. افزون بر این، در اغلب اوقات با ورود مهاجر به کشور مقصد، ارتباط او با قاچاقچی قطع می- شود. اما در قاچاق انسان بعد از ورود بزه دیده به کشور مقصد، آخرین مرحله فرایند قاچاق یعنی مرحله بهره کشی شروع می شود. با این حال، بین قاچاق انسان و مهاجرت غیر قانونی رابطه غیرمستقیمی وجود دارد که نباید نادیده گرفت. درحقیقت قاچاق انسان فرایندی است که در منتهاالیه مهاجرت قرار دارد[۴۹]. یعنی در حقیقت مهاجرت زمینه ساز اکثر موارد قاچاق انسان است. [۵۰]
گفتار چهارم : مفهوم قربانی جرم یا بزه دیده و جایگاه او در حقوق بینالمللی کیفری
اصطلاح بزه دیده در زبان فارسی معادل عربی واژه های قربانی، مجنی علیه و زیان دیده میباشد.[۵۱] در انگلیسی واژه victim(قربانی) به همین معنا به کار رفته است. این مفهوم در ادبیات بحث جرم شناسی و کتابهای حقوقی، تعریفهای متفاوتی را دارا است، اما درمجموع می توان آن ها را به تعریف موسع و مضیق دسته بندی کرد.
در رویکرد اول، بیشتر به ورود ضرر و خسارت به دیگری توجه شده است تا به منشأ ایراد ضرر و علل و عوامل جرم. مطابق این دیدگاه، بزه دیده کسی است که یک خسارت قطعی، آسیبی بر تمامیت شخص او وارد کردهاست، به گونه ای که بیشتر افراد جامعه به آن اذعان دارند. در تعریف مضیق، بعکس تعریف موسع، خاستگاه آسیب جرم و منشأ ایراد خسارت کانون توجه است.
ماده ۱ بخش الف اعلامیه «اصول بنیادی عدالت برای بزه دیدگان جرم» مجمع عمومی سازمان ملل متحد (۱۹۸۵) با توجه به همین ویژگی، بزه دیده را چنین تعریف میکند: « بزه دیدگان اشخاص اند که در پی فعل ها یا ترک فعلهای ناقص قوانین کیفری دولت های عضو_ از جمله قوانینی که سوء استفاده های مجرمانه از قدرت را ممنوع کرده اند_به صورت فردی یا گروهی به آسیب_ از جمله آسیب بدنی و روانی_ درد و رنج عاطفی، زیان اقتصادی یا آسیب اساسی به حقوق بنیادی خود دچار شده اند.»