د) نظریه بحران
نظریه بحران چارچوبی برای درک این موضوع است که چرا برخی خانواده ها میتوانند ، استرس را مدیریت کرده ، با آن سازش یافته وحتی در پاسخ به تغییرات و مشکلات رشد یابند ، در حالی که دیگر خانواده ها وقتی با بحرانها و استرس های مشابهی مواجه میشوند ، آشفته شده و عملکردشان مختل می شود (پاترسون[۱۳] ،۲۰۱۲ ).
۲-۴-مقایسه دیدگاه های نظری درباره عوامل مخرب در ازدواج
اگرچه هر یک از این چهار دیدگاهی که در صفحات قبل ذکر شد به ابعاد بالقوه مهم و متمایز ازدواج توجه میکنند، هیچ یک به تنهایی چارچوب مناسبی برای یک نظریه تحولی در زمینه ازدواج نمی باشند. نظریه تبادلات اجتماعی تمایز بین رضایت و ثبات زناشویی را تبیین میکند اما تحول ازدواج در گذشت زمان را نادیده میگیرد. نظریه رفتاری پیچیدگیها و معنای تعاملات زناشویی را مطرح میکند اما نمی تواند بین تعاملات زوجین و بافت بزرگتری که ازدواج در آن اتفاق می افتد، ارتباط برقرار کند.نظریه دلبستگی، ازدواج را با تاریخچه یا گذشته ای که هر یک از زوجین با خود به زندگی زناشویی می آورند، مرتبط میسازد، اما تحول ازدواج را وقتی زوجین در کنار هم زندگی میکنند، تبیین نمی کند و سرانجام نظریه بحران ازدواج را با شرایط بیرونی زوجین می پیوندد، اما درباره مکانیسمهای تغییر در ازدواج توضیحی ارائه نمی کند. بنابرین جهت درک کامل تحول و تغییر در ازدواج ضروری است که نقاط قوت این رویکردها در یک چارچوب نظری واحد ادغام شود. الگوی سازگاری- استرس- آسیب پذیری[۱۴] (کارنی و برادبری، ۱۹۹۵) حاصل ادغام چهار دیدگاه فوق در زمینه ازدواج میباشد.
رویدادهای استرسآور زندگی ، شامل مراحل گذار یا رویدادهایی است که بر روابط زوجین تاثیر گذاشته و تنش یا استرس ایجاد می کند.
آسیبپذیری نیز شامل توانمندیها و نقاط ضعفی است که هر یک از زوجین با خود به رابطه میآورد که میتوان به ویژگیهای شخصیتی، باورها و نگرشهای فرد درباره ازدواج و زمینه خانوادگی و اجتماعی وی اشاره کرد و فرآیندهای سازگارانه عبارت است از اینکه چگونه یک زوج با تعارض مواجه میشوند، چگونه با هم ارتباط برقرار میکنند، چگونه از یکدیگر حمایت میکنند، چگونه درباره زندگی مشترکشان، همسرشان و رفتار همسرشان فکر میکنند (پارکر[۱۵]، ۲۰۰۱).
به طور خلاصه بر اساس الگوی آسیب پذیری- استرس- سازگاری، زوجین با فرآیندهای سازگارانه مؤثر، زمانی که با تعداد کمی از رویدادهای استرس آور مواجه میشوند و آسیب پذیریهای پایدار کمی دارند، رضایت و ثبات زناشویی را تجربه خواهند کرد. اما زمانی که فرآیندهای سازگارانه زوجین ناموثر باشد و با رویدادهای استرس آور زیادی مواجه گردند و آسیب پذیریهای زیادی هم داشته باشند، رضایت زناشویی کم و جدایی یا طلاق را تجربه خواهند کرد.و زوجینی که در حد میانی این دو وضعیت قرار دارند، رضایت زناشویی متوسطی را تجربه میکنند (استوری[۱۶] و برادبری، ۲۰۰۴).
بنابرین بر اساس این دیدگاه رابطه بین این ابعاد (آسیب پذیری- استرس- سازگاری) زمانی به خوبی درک خواهد شد که هر سه با هم مورد مطالعه قرار گیرند. برای مثال زوجین با ویژگیهای آسیب پذیر، توانمندی ضعیفی برای سازگاری با رویدادهای استرس آور دارند و رضایت زناشویی ضعیفی را تجربه خواهند کرد. نیرومندی این رابطه زناشویی، به ماهیت رویدادهای استرسآوری که زوجین تجربه میکنند، بستگی دارد. زوجینی که سطوح بالای آسیب پذیری شخصی دارند، در صورتی که با رویدادهای استرس آور کمی مواجه شوند که ظرفیت سازگاری آن ها را تضعیف نکند، زندگی زناشویی پایداری خواهند داشت. همچنین زوجینی که با رویدادهای استرس آور بسیاری مواجه میشوند، اگر آسیب پذیری کم و توانمندی بالایی جهت سازگاری با رویدادهای استرس آور داشته باشند، ثبات و رضایت زناشویی را تجربه خواهند کرد (گراهام و کلنی[۱۷]، ۲۰۰۶).
۲-۵-پیشبینی کننده های ازدواج موفق
۱-ویـژگی هـای فـردی
شـامل صـفات شـخصیتی، سـلامت عـاطفی، ارزش ها، نـگرش ها و بـاورهاست. ویژگی های فردی که تحت تأثیر ساختار ژنتیکی و تاریخچه زندگی و تجارب فرد میباشد، نقش تعیین کننده در رفتارهای شخص دارند و نوع تعاملات او را در رابطه با دیگران از جمله با همسر تعیین میکنند. به عنوان نمونه انعطاف پذیری عنصر اساسی زندگی زناشویی است و لازمۀ رسیدن به تفاهم و درک متقابل، پذیرش واقعیت ها و نیازهای یکدیگر، برخورداری از میزانی انعطاف پذیری میباشد. همچنین برخورداری از عزت نفس به فرد کمک میکند تا ارتباطات مثبت تری شکل داده و متقابلاً بتواند با احترام به نیازهای همسر توجه کند به جای اینکه دست به اقدامات تدافعی و تهاجمی بزند. در مقابل وجود ویژگی های منفی همچون افسردگی و یا تکانشی بودن، تعاملات زوج هارا یا به حداقل می رساند و یا منجر به شکل گیری ارتباطات منفی می شود؛ به گونه ای که تبادلات رفتاری به جای اینکه پاداش بخش باشد، تنبیه کننده و رابطه ها تدریجاً ضعیف میشوند. تغییر ویژگی های فردی دشواراست و به همین منظور دو نفر که قصد ازدواج با هم ازدواج دارند، لازم است از ویژگی های فردی خود و نیز دیگری آگاهی نسبی داشته باشند. درانتخاب همسردرنظر گرفتن این ویژگی ها مهم است (فقیرپور،۱۳۸۴).
۲-ویژگی های زوجی